جدول جو
جدول جو

معنی یوزآغاج - جستجوی لغت در جدول جو

یوزآغاج
(یُزْ)
یا یوزآقاچ. نام محلی در مراغه: از تبریز به قهقرا بازگشت و یکچند روز در یوزآغاج مقام فرمود. (تاریخ غازانی ص 38). به طالع سعد از تبریز بیرون آمد و در یوزآغاج مقام فرمود. (تاریخ غازانی ص 40). چون به سجاس رسید شهزاده خربنده... به مبارکی به یوزآغاج مراغه نزول فرمود. (تاریخ غازانی ص 92). چون به پول سرخ مراغه رسیدند خواتین و اغروقها را به راه سه گنبد و یوزآغاج به اوجان روانه فرمود و خویشتن جریده به کوه سهند به شکار رفت. (تاریخ غازانی ص 149)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شهری وسط است (از اعمال روم)، حقوق دیوانیش شانزده هزار و پانصد دینار است، (نزهه القلوب چ اروپا ص 99)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان جعفرآباد بخش مرکزی شهرستان ساوه، واقع در جنوب باختری ساوه، با 120 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. عده ای از شاهسونهای بغدادی در این ده ساکن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(یُزْ)
یوزقات. یکی از سنجاقهای پنجگانه ای است که ولایت آنکارا را تشکیل داده اند و آن شرقی ترین تمام سنجاقهاست. این سنجاق را به سه قضای یوزغاد، آق طاغ معدنی، بوغازلیان تقسیم کرده اند. 2 ناحیه و 505 پارچه ده دربردارد و عده سکنه اش به 172250 تن بالغ می گردد. (از قاموس الاعلام ترکی)
یوزقات. نام قصبه و مرکز سنجاقی است در ولایت آنکارا در 165هزارگزی از جنوب شرقی آنکارا، دارای 15000 تن نفوس و مدارس و مساجد و دکاکین و مکاتب. یوزغاددر قرن نوزدهم به وسیلۀ احمدپاشا از ملوک طوایف چوپان اوغلی بنا نهاده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی)
یوزقات. نام قضایی است محدود از شمال شرق به شهرستان سیواس، از جنوب غرب به شهر قیر، از جنوب شرق به قضای معدن و بوغازلیان، و از شمال به سنجاق های چوروم. این قضا 227 ده و در حدود 95582 تن سکنه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا