جدول جو
جدول جو

معنی یوبب - جستجوی لغت در جدول جو

یوبب(یَ / یو بَ)
نام پیغمبری که به تازی شعیب گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یوبه
تصویر یوبه
آرزو، امید، چشمداشت، آرمان، خواهش، درخواست
فرهنگ فارسی عمید
(بَ / بِ)
آرزو و خواهش و اشتیاق. (از برهان) (ناظم الاطباء) (فرهنگ اوبهی). آرزومندی. (لغت فرس اسدی) (صحاح الفرس) (فرهنگ اوبهی). به معنی آرزو و طمع و اشتیاق غلط و تصحیف است از بویه و پویه. (یادداشت مؤلف). در فرهنگها و برهان به معنی آرزو آورده اند و شعر مولوی را شاهد کرده:
یوبه سفر گیرد با پای لنگ
صبر فروافتد در چاه تنگ.
و این خطاست. توبه را یوبه خوانده اند و بویه را یوبه دانسته اند. بوی و بویه به معنی آرزو و تمنی است. (انجمن آرا) (آنندراج). به دلایل مختلف از جمله استعمال بویه در اعلام ایرانی و نیز مقایسۀ بویه با بوی به معنی آرزو، صحت استعمال بویه مسلم می گردد و ’یوبه’ اگر تصحیفی از بویه نباشد، از ریشه و بن دیگری است و شکل های دیگر کلمه مانند بوبه، پویه، پوپه و پوبه مصحفند. (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
فرش و بساط زیبا و اصح آن بوب است، (آنندراج) (انجمن آرا)، فرش و بساط گرانمایه، (ناظم الاطباء)، فرش و بساط گرانمایه را گویند و به این معنی به جای حرف اول باء هم آمده است، (از برهان)، به معنی بساط و فرش در فرهنگ میرزا و شعوری غلط و تصحیف بوب یا پوپ است، (یادداشت مؤلف)، رجوع به پوپ و بوب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یوبه
تصویر یوبه
آرزو طمع، اشتیاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یوبه
تصویر یوبه
((ب))
آرزو، خواهش
فرهنگ فارسی معین