جدول جو
جدول جو

معنی یهمور - جستجوی لغت در جدول جو

یهمور(یَ)
بسیارسخن یاوه درای. (منتهی الارب). مرد بسیارسخن یاوه درای. (ناظم الاطباء) ، ریگ بسیار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). ریگ بزرگ. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ)
یکی یعامیر. بزغاله. (منتهی الارب) (یادداشت مؤلف) (ناظم الاطباء). یک بزغاله. (آنندراج) ، بچه میش. ج، یعامیر. (ناظم الاطباء). بره. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
شتر نر، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ج 3 ص 631)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
مرادف نون یعنی حوتی است که زمین هفتم بر پشت آن است و چنانکه در المزهر و روح البیان آمده است آن را لوتیاء نیز نامند و معلوم است که میان آن و زحل که در فلک هفتم است فاصله بسیار بعید باشد. شهاب خفاجی در حاشیه ای که بر بیضاوی نوشته در اول سورۀ نون گوید: یهموت به فتح یاء است و آنچه شهرت یافته که به باء است غلط است و در روح البیان نیز همین معنی آمده است. (از حاشیۀ ابن خلدون ص 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یخمور
تصویر یخمور
میان تهی لرزان، چشم پنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یحمور
تصویر یحمور
گوزن نر از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یعمور
تصویر یعمور
بزغاله، میشزاده بچه میش
فرهنگ لغت هوشیار