سمک ممقور، ماهی در آب و نمک گذاشته شده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ماهی شور و تلخ. (منتهی الارب) (آنندراج). ماهی شور. (مهذب الاسماء). ماهی شوری که در سرکه و مانند آن تر نهند. ماهی در آب نمک خوابانیده. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا) ، سخت ترش. (یادداشت مرحوم دهخدا)
سمک ممقور، ماهی در آب و نمک گذاشته شده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ماهی شور و تلخ. (منتهی الارب) (آنندراج). ماهی شور. (مهذب الاسماء). ماهی شوری که در سرکه و مانند آن تر نهند. ماهی در آب نمک خوابانیده. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا) ، سخت ترش. (یادداشت مرحوم دهخدا)
قطران مالیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به قطران اندوده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، قواره دار کرده شده. (غیاث) (آنندراج). هر چیز گردبریده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). هرچه از وسط آن سوراخ گردی بریده باشند. (از اقرب الموارد) : چرخ جادوپیشه چون زرین قواره کرد کم دامن کحلیش را چینی مقور ساختند. خاقانی. - غیرمقور، بی گریبان: فبعث الیه بقمیص غیرمقور. (تاریخ ابن خلکان چ تهران ج 1 ص 256، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
قطران مالیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به قطران اندوده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، قواره دار کرده شده. (غیاث) (آنندراج). هر چیز گردبریده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). هرچه از وسط آن سوراخ گردی بریده باشند. (از اقرب الموارد) : چرخ جادوپیشه چون زرین قواره کرد کم دامن کحلیش را چینی مقور ساختند. خاقانی. - غیرمقور، بی گریبان: فبعث الیه بقمیص غیرمقور. (تاریخ ابن خلکان چ تهران ج 1 ص 256، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)