جدول جو
جدول جو

معنی یلغوز - جستجوی لغت در جدول جو

یلغوز(یَ)
در ترکی به معنی تنها و مجرد است. یالغوز. یلغز، در تداول مردم مشهد، آدم بیکاره و مهمل. (یادداشت پروین گنابادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یلدوز
تصویر یلدوز
(دخترانه)
ستاره، اولدوز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یالغوز
تصویر یالغوز
مرد تنها و مجرد، بی بند و بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چلغوز
تصویر چلغوز
فضلۀ پرندگان، شخص کوتاه قد و کوچک جثه. به کسی که بخواهند او را خرد و حقیر و پست بنمایانند اطلاق می شود
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
در تداول عامه، فضلۀ مرغ خانگی و کبوتر و نظایر اینها. فضلۀ مرغ و گنجشک و کبوتر و نظایرآن. فضلۀ یکبارۀ ماکیان یا کبوتر. فضلۀ مرغان و پرندگان، در اصطلاح عامه، لغتی است که به مجاز و بر سبیل توهین و تحقیر به افراد کوچک جثه و کوتاه قد اطلاق شود. مجازاً دشنامی است تحقیرآمیز به افراد مورد اهانت. در مقام توهین به کسی گویند که بخواهند وی را خرد و حقیر و غیرقابل اعتنا جلوه دهند
لغت نامه دهخدا
یالقوز، رجوع به یالقوز شود
لغت نامه دهخدا
(یُ)
در ارسباران، درختچۀ گز. (یادداشت مؤلف). در خلخال ’اولغون’ و گاهی ’یلغون’ یا ’یولغون’ گویند
لغت نامه دهخدا
نام ترکی قفقاز نزد عثمانیان. شاید شکستۀ قفقاز است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چلغوز
تصویر چلغوز
فضله پرندگان، نوعی دانه روغنی
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی بی یال بی زن، بی بند و بار، یکه تنها آدم تنهاومجرد وبی زن وبچه: یکه و یالقوز و بی هیچ احساس مسئولیت عمر سی و پنجساله اش راطی کرده بود، بی قید بی بندوبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یلدوز
تصویر یلدوز
بنگرید به یولدوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلغوز
تصویر چلغوز
((چَ))
فضله مرغ خانگی، کبوتر و مانند آن ها، برای توهین و تحقیر به افراد گفته می شود
فرهنگ فارسی معین
مکار بی سر و پا
فرهنگ گویش مازندرانی