جدول جو
جدول جو

معنی یغلبی - جستجوی لغت در جدول جو

یغلبی
(یَ لَ)
منسوب به یغلب که جد جماعتی است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یغلوی
تصویر یغلوی
یغلا، تابۀ کوچک دسته دار، روغن داغ کن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ لَ / لِ ی ی)
نسبت به قبیلۀ تغلب. (منتهی الارب). منسوب به قبیلۀتغلب. (ناظم الاطباء). تغلبی جهت استیحاش از دو کسره با یای نسبت و گاهی بکسر هم آید. (منتهی الارب). منسوب است به تغلب که قبیلۀ معروفی است. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(تَ لَ)
ابراهیم بن حمدان. یکی از امرای دوران المقتدر عباسی در دیار ربیعه ولایت یافت ولی این امر چندان دوام نداشت چه بزودی درگذشت. (308 هجری قمری / 920 میلادی) وی مردی شجاع و نیکوسیرت بود. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 12)
حافظ ابویاسر عمار بن رجاء التغلبی استرابادی که در سال 267 ه. ق. در گرگان درگذشت. او راست: المسند فی الحدیث. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 779)
محمد بن الحارث. از اطرافیان فتح بن خاقان و کتاب اخلاق الملوک از اوست. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(یَ لَ)
یغلو. یغلا. یغلاوی. تاوه ای که در آن روغن و چیزهای دیگر بریان کنند. (ناظم الاطباء) (از برهان) :
بغرا بیا که دنبۀ پرواری و بره
در یغلوی درآمد و میل گداز کرد.
بسحاق اطعمه.
، کاسه مانند مسی که در سربازخانه ها سهمیۀ غذای سربازها را بدان ریزند و به آنان دهند. و رجوع به یغلاوی و یقلاوی شود
لغت نامه دهخدا
(دَ سَ جَ)
چیره شدن. (منتهی الارب). غلبه کردن. (تاج المصادر بیهقی). غلب. غلبه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غلبه شود
لغت نامه دهخدا
(یَ لَ بی ی)
جوشن گر. (دهار). رجوع به یلب شود
لغت نامه دهخدا
(یَ لَ)
توبه بن نمر بن حرمل بن یغلب... حضرمی مصری. مردی فاضل از راویان بود و زیاد بن عجلان و دیگران از او روایت دارند. وی به سال 120 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب). روات در علم حدیث به عنوان افراد با دانش و تجربه در جمع آوری احادیث شناخته می شوند. آنان با سفر به مناطق مختلف برای شنیدن احادیث، دقت در تحلیل اسناد و ملاقات با راویان مختلف، تلاش می کردند که احادیث صحیح و معتبر را از دیگر روایت ها تفکیک کنند. بدون تلاش های این روات، بسیاری از آموزه های اسلامی به درستی به مسلمانان نمی رسید.
لغت نامه دهخدا
(یَ لَ)
حرث بن حرمل بن یغلب. از تابعان و راویان بود و از علی بن ابیطالب علیه السلام و جز او روایت کرد و رجأ بن حیوه وعروه بن رویم از او روایت دارند. (از لباب الانساب). نقش روات در تاریخ اسلام به عنوان حافظان و ناقلان سنت های نبوی بی بدیل است. این افراد در جمع آوری و ثبت احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت (ع) نه تنها در کنار محدثان، بلکه در ایجاد اسناد معتبر حدیثی نقش اساسی دارند. بدون این روات، مسلمانان نمی توانستند به درستی از تعالیم پیامبر اسلام بهره برداری کنند.
لغت نامه دهخدا