جدول جو
جدول جو

معنی یریم - جستجوی لغت در جدول جو

یریم
(یَ بَ)
قلعه ای به یمن در کوههای تیس. (از معجم البلدان). قصبۀ مرکزی در سنجاق صنعاء یمن و در فاصله 25 ساعت راه صنعاء واقع است. سکنۀ آن 6000 تن و یک قلعه و چهار باب مسجد و 120 باب دکان و 3 باب کاروانسرا دارد ودر طرف جنوبی چشمه ای موسوم به عین الیریم دارد که وادی آن گردشگاه عمومی است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
یریم
نام قضایی است در سنجاق صنعاء از یمن و محدود است از شمال به قضای ذمار و از جنوب شرقی به قضای رداع و از غرب به قضای اب و از شمال غربی به قضای عدن. آب آن به خلیج عدن می ریزد. اراضی اش مرتفع و برآمده و هوایش معتدل و خاکش پرآب و سبز و خرم و حاصل خیز میباشد. محصولاتش عبارت است از گندم و جو و دیگر حبوبات. حیوانات اهلی و وحشی مخصوصاً اسبهای خوش نژاد و نجیب دارد. خرابه های شهر ’ظفار’ که در گذشته پایتخت یمن بود در اندرون این قضا و در مسافت دوساعته از جنوب قصبۀ یریم واقع شده. این قضا از 190 پارچه ده مرکب می باشد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کریم
تصویر کریم
(پسرانه)
بخشنده، سخاوتمند، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مریم
تصویر مریم
(دخترانه)
نام مادر عیسی (ع)، گلی سفید و خوشبو و دارای عطر بادوام، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریم
تصویر فریم
در زبان سینما و تصویربرداری، فریم (Frame) به بخش دیداری تصویر که توسط دوربین در یک لحظه خاص ضبط شده است، اشاره دارد. هر فیلم یا ویدیو از چندین فریم تشکیل شده است که هرکدام یک صحنه یا یک قسمت از صحنه را نمایش می دهند.
ویژگی های اصلی فریم عبارتند از:
۱. زمان مرحله ای : هر فریم در یک لحظه خاص ضبط شده و در یک زمان مشخص در فیلم یا ویدیو ظاهر می شود.
۲. فاصله کانونی : فاصله کانونی دوربین و زاویه دید که برای گرفتن فریم انتخاب می شود و نقطه تمرکز بر روی آن قرار دارد.
۳. محدوده دید (Field of View) : حجم فضایی که توسط دوربین در فریم ضبط می شود و از آن در تصویر مشخص می شود.
۴. محل قرار گیری شیء ها : جایگاه و موقعیت شیء ها و شخصیت ها در فریم که تأثیر زیادی بر ترکیب و تراکم تصویر دارد.
فریم ها در سینما و تصویربرداری به عنوان واحدهای اساسی برای ساخت و تدوین فیلم استفاده می شوند. ترکیب صحیح فریم ها و تنظیمات مختلف آن ها می تواند تأثیر زیادی بر احساسات و درک بیننده از داستان و شخصیت ها داشته باشد و برای ایجاد جلوه های خاص و نمایش اطلاعات بهتر از داستان و مکان های مختلف استفاده می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
آرایش سر و صورت و تغییر ترکیب ظاهری هنرپیشه که به منظور آماده سازی آن ها برای ایفای نقش انجام می گیرد، چهره و ظاهر تغییر داده شدۀ بازیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کریم
تصویر کریم
بخشنده، صاحب کرم، سخی، از نام ها و صفات خداوند، از صفات قرآن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حریم
تصویر حریم
پیرامون و گرداگرد خانه و عمارت، مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب باشد، آنچه حرام شده و مس آن جایز نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مریم
تصویر مریم
گل مریم، نوعی گل سفید و خوش بو با بوتۀ پیازدار که پیازش را می کارند،
نوزدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹۸ آیه، کهیعص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زریم
تصویر زریم
بی کس و کار کم خویش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عریم
تصویر عریم
بلا و سختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یتیم
تصویر یتیم
مرد بی پدر، کودک بی پدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جریم
تصویر جریم
گناهکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریم
تصویر گریم
آرایش صورت هنرپیشه به طوری که او شبیه شخص دیگری بشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کریم
تصویر کریم
جوانمرد و با مروت، بخشنده
فرهنگ لغت هوشیار
بدهکار وامدار، وامخواه از واژگان دو پهلو وامدار مقروض بدهکار، جمع غرماء، وامخواه (از اضداد)، آنکه بر او مالی ادعا شود، تاوان زده، یکی از سبعه منحوسه یکی از هفت کوکب نحس
فرهنگ لغت هوشیار
گلی است که برگ و گونه و پیاز آن چون نرگس است و بوی بسیار خوشی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضریم
تصویر ضریم
حریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریم
تصویر دریم
خوش اندام خوشگوشت: پسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریم
تصویر تریم
چرکن، آکناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریم
تصویر خریم
بی باک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حریم
تصویر حریم
پیرامون، گرداگرد، خانه، مکانی که دفاع از آن لازم باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بریم
تصویر بریم
سپیده دم، گروزه (جماعت مردم)، افسون، گله بزو میش
فرهنگ لغت هوشیار
((فِ رِ))
دسته ای از بیت ها و بایت ها که برای انتقال در قالبی مشخص جمع شوند، قابک (واژه فرهنگستان)، قاب عینک، هر قطعه از تصاویر فیلم یا اسلاید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یتیم
تصویر یتیم
((یَ))
کودک پدر مرده، هر چیز منحصر به فرد و بی همتا
فرهنگ فارسی معین
((مَ یَ))
گیاهی است زینتی از تیره نرگسی ها. این گیاه علفی و دارای گل های سفید زیبایی است که دارای عطر مطبوعی می باشد. اصل این گیاه را از ایران می دانند، مریم عذرا مادر حضرت عیسی (ع) دختر عمران که در هجده سالگی روح القدس بر او ظاهر شد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گریم
تصویر گریم
((گِ))
تغییر قیافه چهره هنرپیشه با آرایش و ابزاری خاص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کریم
تصویر کریم
((کَ))
جوانمرد، بخشنده. ج. کرام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جریم
تصویر جریم
((جَ))
ستبر، بزرگ جسم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غریم
تصویر غریم
بدهکار، وامدار، وام خواه، طلب کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حریم
تصویر حریم
((حَ))
پیرامون و گرداگرد خانه، مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب باشد، جمع احرم، حروم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جریم
تصویر جریم
گناهکار، مجرم
فرهنگ فارسی معین
((پِ))
علامتی به این شکل «» در ریاضیات که بر بالای سمت راست یک حرف قرار می گیرد به معنی، نخستین مشتق یک تابع، نخستین نقطه یا مقداری که از جهت هایی مشابه نقطه یا مقدار مورد نظر است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یتیم
تصویر یتیم
بی سرپرست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گریم
تصویر گریم
چهره پردازی
فرهنگ واژه فارسی سره