جدول جو
جدول جو

معنی یرنوء - جستجوی لغت در جدول جو

یرنوء
(کِ)
رنگ کردن بایرناء. (ناظم الاطباء). ولی در متون دیگر دیده نشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یُ)
سیسنبر. شاپاپک. عبس. سوسنبر. شابانک. برنوف. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه و برنوف شود
لغت نامه دهخدا
(یُ رَنْ نا)
یرناء. یرنا. حنا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). حنا یا رنگی است مانند حنا. (آنندراج). فنا. علام. رقون. رقان. (السامی فی الاسامی). و رجوع به یرنا و یرناء شود
لغت نامه دهخدا
(یَ / یُ رَنْ نَءْ)
یرنا. یرناء. حنا یا رنگی است مانند حنا. (منتهی الارب). حنا. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). گفته اند اگر به فتح یاء بیاید باید همزه اضافه شود لاغیر، ولی اگر به ضم یاء بیاید آوردن و نیاوردن همزه هردو جایز است. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(یُ)
نیم پختگی گوشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا