جدول جو
جدول جو

معنی یربطوره - جستجوی لغت در جدول جو

یربطوره
(یَبَ رَ)
بوقیداتن. اندراسیون. بخورالاکراد. سیاه بو. عرفضان. (یادداشت مؤلف). رجوع به اندراسیون شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِطَ)
دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 24000هزارگزی خاور نجف آباد و 7000گزی جنوب شوسۀ بیجار به سنندج. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور سردسیر و سکنۀ آن 650 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، میوه و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. دبستان و راه مالرو دارد. تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(یَ زَ/ زِ)
رجله (بقله الحمقاء). (از تذکرۀداود ضریر انطاکی ج 1 ص 350). و رجوع به یربوز شود
لغت نامه دهخدا