جدول جو
جدول جو

معنی یخضور - جستجوی لغت در جدول جو

یخضور
(یَ)
جای سبزه ناک. ج، یخاضیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
یخضور
سبز سبزینه
تصویری از یخضور
تصویر یخضور
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
سبز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یخضور. تخضیر
لغت نامه دهخدا
(یَ)
هرآنچه از چوب تر ببرند و یا از درختی بشکنند. (ناظم الاطباء). آنچه از چوب تر پیراسته باشند یا از درخت شکسته شده باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(یَ وَ)
منجمدو فسرده. (ناظم الاطباء). منجمد و بسته. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
سرسبز. (منتهی الارب) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(یَخْ وَ)
یخ کرده و فسرده و دارای یخ. (ناظم الاطباء). به معنی یخاور. منجمد و بسته. (آنندراج). و رجوع به یخاور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یخمور
تصویر یخمور
میان تهی لرزان، چشم پنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خضور
تصویر خضور
سبز، سبز شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشبه الیخضور
تصویر عشبه الیخضور
اشنه
فرهنگ لغت هوشیار