احمد بن حسن بن محمد بن یحیی بن یحیویه عدل یحیوی نیشابوری مکنی به ابوالحسین، از راویان بود و از سری بن خزیمه و جز او روایت کرد و به سال 344 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب). روات در دنیای حدیث شناسی اسلامی به کسانی گفته می شود که احادیث را از دیگران می شنوند، حفظ می کنند و به نسل های بعدی انتقال می دهند. این افراد در فرآیند گردآوری و انتشار حدیث، نقش مؤثری دارند. به ویژه در دوره های بعد از پیامبر اسلام (ص)، روات با دقت خود، موجب حفظ سنت نبوی در برابر تحریف ها و تغییرات شدند.
احمد بن حسن بن محمد بن یحیی بن یحیویه عدل یحیوی نیشابوری مکنی به ابوالحسین، از راویان بود و از سری بن خزیمه و جز او روایت کرد و به سال 344 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب). روات در دنیای حدیث شناسی اسلامی به کسانی گفته می شود که احادیث را از دیگران می شنوند، حفظ می کنند و به نسل های بعدی انتقال می دهند. این افراد در فرآیند گردآوری و انتشار حدیث، نقش مؤثری دارند. به ویژه در دوره های بعد از پیامبر اسلام (ص)، روات با دقت خود، موجب حفظ سنت نبوی در برابر تحریف ها و تغییرات شدند.
علی بن محمد بن عمر، معروف به صاحب و ملقب به موفق الدین. مؤید رسولی ویرا بسال 696 هجری قمری وزارت داد و عزل و نصب قضات را نیز بدو سپرد. وی تا پایان عمر به کار وزارت اشتغال داشت و او را اخباری است. و بسال 712 هجری قمری/ 1312 میلادی درگذشت. (از اعلام زرکلی چ 1 ج 2 ص 695)
علی بن محمد بن عمر، معروف به صاحب و ملقب به موفق الدین. مؤید رسولی ویرا بسال 696 هجری قمری وزارت داد و عزل و نصب قضات را نیز بدو سپرد. وی تا پایان عمر به کار وزارت اشتغال داشت و او را اخباری است. و بسال 712 هجری قمری/ 1312 میلادی درگذشت. (از اعلام زرکلی چ 1 ج 2 ص 695)
ابن عبدالرحمان بن بقی اندلسی قرطبی، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن بقی، از شاعران نامدارقرطبه و در موشحات نغز و بلند معروف به ود. او بیشتر سرزمین اندلس را در طلب روزی گشت و به سال 540 هجری قمری درگذشت.. و رجوع به معجم الادباء ج 7 ص 283 و ابن بقی در ترجمه مقدمۀ ابن خلدون شود ابن عیسی بن ابراهیم مصری، مکنی به ابوالحسن و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن مطروح، از علما و ادبا و شعرای قرن هفتم و از مردم صعید مصر بود و در خدمت ملک صالح ایوبی ملقب به نجم الدین به مناصب نیابت و امارت رسید. و رجوع به مادۀ ابن مطروح و نیز ابن خلکان ج 2 صص 405- 407 شود ابن عبدالوهاب بن ابی عبدالله محمد بن اسحاق بن... چهار بخت بن فیروزان اصفهانی، از خاندان بنومنده و از دانشمندان و مورخان و حافظان حدیث و مؤلفان قرن پنجم و ششم هجری بود. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مادۀ بنومنده و نیز نامۀ دانشوران ج 2 ص 404 و تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 366 شود ابن واقد بن محمد طائی بغدادی، مکنی به ابوصالح، از محدثان بودو از هیثم و ابن ابی زائده و ابن علیه و جز وی روایت دارد. او در عهد خلافت مهدی به دنیا آمد و در نحو و زبان و ادب عرب سرآمد اقران گردید. (از ذکر اخبار اصبهان ج 2 ص 356). و رجوع به معجم الادباء ج 7 ص 294 شود ابن حبش بن امیرک، مکنی به ابوالفتوح و ملقب و معروف به شهاب الدین سهروردی، فیلسوف از دیه سهرورد زنجان، متولد به سال 549 و مقتول به سال 587 هجری قمری دارای تألیفات و آثار فراوان وارزنده ای است.. و رجوع به ابوالفتوح (شهاب الدین یحیی...) و معجم الادباء ج 7 ص 269 شود ابن حسن بن حسین بن محمد بن بطریق اسدی حلی، مکنی به ابوالحسین و معروف به ابن البطریق، از محققان و دانشمندان و فقهای شیعه و از مردم حلۀ عراق بود. تولد و مرگ او به سالهای 524 و 600 هجری قمری بود.. و رجوع به مادۀ ابن بطریق (ابوالحسن...) شود ابن وثاب اسدی کوفی، امام اهل کوفه در قرآن و از تابعان ثقه و کم حدیث و ازبزرگان قراء بود و به سال 103 هجری قمری درگذشت.. و رجوع به ذکر اخبار اصبهان ج 2 ص 356 و عقد الفرید ج 2 ص 95 و 96 و تاریخ الخلفاء ص 164 شود ابن قاسم بن عمرو بن علی بن خالد علوی یمانی صنعانی، ملقب به عمادالدین و معروف به فاضل یمنی و فاضل علوی، مفسر و ادیب و شاعر از شافعیان یمن و از مردم صنعا بود. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به فاضل یمنی شود ابن ابی حفصه. شاعری مقل به روزگار عبدالملک بن مروان و اشعار او نزدیک بیست ورقه و او یکی ازخاندان بنومروان بن ابی حفصه است. (ابن الندیم). و رجوع به عیون الاخبار ج 4 ص 16 و عقدالفرید ج 7 ص 145 شود ابن صولات بن ورساک بن ضری بن رفیک بن مادغش بن بربر که ’جانا’ یا ’شانا’ معروف به زناته دومین قبیله بربرهای عرب از نسل وی باشند. نسب او را به اختلاف آورده اند. رجوع به ج 2 ص 362 صبح الاعشی شود ابن مبارک بن مغیره عدوی، مکنی به ابومحمد و معروف به یزیدی، از ادبا و علمای نامی قرن دوم هجری عرب بود. رجوع به معجم الادباء ج 7 ص 289 و غزالی نامه ص 77 و مادۀ یزیدی (یحیی بن مبارک...) شود ابن بطریق، مکنی به ابوزکریا، مترجم کتب ارسطو و بقراط و اسکندروس به عربی در زمان مأمون بود و از ترجمه های او سرالاسرار منسوب به ارسطو است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به ابن بطریق شود ابن حکیم مقومی (یا مقوم) بصری، مکنی به ابوسعید صاحب ’المسند’ از مردم بصره و از حافظان حدیث و از ثقات بود و به سال 256 هجری قمری در بصره درگذشت.. و رجوع به فهرست المصاحف شود ابن صاعدبن یحیی، مکنی به ابوالفرج و ملقب به معتمد الملک و معروف به ابن تلمیذ، پزشک و شاعر و ادیب عصر عباسی. رجوع به ابن تلمیذ و معجم الادبا ج 7 ص 272 شود ابن اصرم، رئیس بدعیه، فرقه ای از خوارج. (از مفاتیح). پیشوای فرقۀ بدعیه، یکی از پانزده فرقۀ خوارج. (بیان الادیان). و رجوع به بدعیه شود ابن یوسف بن یحیی انصاری، مکنی به ابوزکریا و ملقب به جمال الدین و معروف به صرصری، کور و شاعر بود. رجوع به صرصری شود ابن شرف بن مری بن حسن حزامی حورانی نووی شافعی، در فقه و حدیث علامه بود. رجوع به نووی (یحیی بن شرف...) شود ابن جریر، مکنی و معروف به ابونصر تکریتی، پزشک و منجم وعالم هیأت بود. رجوع به ابونصر (تکریتی...) شود
ابن عبدالرحمان بن بقی اندلسی قرطبی، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن بقی، از شاعران نامدارقرطبه و در موشحات نغز و بلند معروف به ود. او بیشتر سرزمین اندلس را در طلب روزی گشت و به سال 540 هجری قمری درگذشت.. و رجوع به معجم الادباء ج 7 ص 283 و ابن بقی در ترجمه مقدمۀ ابن خلدون شود ابن عیسی بن ابراهیم مصری، مکنی به ابوالحسن و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن مطروح، از علما و ادبا و شعرای قرن هفتم و از مردم صعید مصر بود و در خدمت ملک صالح ایوبی ملقب به نجم الدین به مناصب نیابت و امارت رسید. و رجوع به مادۀ ابن مطروح و نیز ابن خلکان ج 2 صص 405- 407 شود ابن عبدالوهاب بن ابی عبدالله محمد بن اسحاق بن... چهار بخت بن فیروزان اصفهانی، از خاندان بنومنده و از دانشمندان و مورخان و حافظان حدیث و مؤلفان قرن پنجم و ششم هجری بود. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مادۀ بنومنده و نیز نامۀ دانشوران ج 2 ص 404 و تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 366 شود ابن واقد بن محمد طائی بغدادی، مکنی به ابوصالح، از محدثان بودو از هیثم و ابن ابی زائده و ابن علیه و جز وی روایت دارد. او در عهد خلافت مهدی به دنیا آمد و در نحو و زبان و ادب عرب سرآمد اقران گردید. (از ذکر اخبار اصبهان ج 2 ص 356). و رجوع به معجم الادباء ج 7 ص 294 شود ابن حبش بن امیرک، مکنی به ابوالفتوح و ملقب و معروف به شهاب الدین سهروردی، فیلسوف از دیه سهرورد زنجان، متولد به سال 549 و مقتول به سال 587 هجری قمری دارای تألیفات و آثار فراوان وارزنده ای است.. و رجوع به ابوالفتوح (شهاب الدین یحیی...) و معجم الادباء ج 7 ص 269 شود ابن حسن بن حسین بن محمد بن بطریق اسدی حلی، مکنی به ابوالحسین و معروف به ابن البطریق، از محققان و دانشمندان و فقهای شیعه و از مردم حلۀ عراق بود. تولد و مرگ او به سالهای 524 و 600 هجری قمری بود.. و رجوع به مادۀ ابن بطریق (ابوالحسن...) شود ابن وثاب اسدی کوفی، امام اهل کوفه در قرآن و از تابعان ثقه و کم حدیث و ازبزرگان قراء بود و به سال 103 هجری قمری درگذشت.. و رجوع به ذکر اخبار اصبهان ج 2 ص 356 و عقد الفرید ج 2 ص 95 و 96 و تاریخ الخلفاء ص 164 شود ابن قاسم بن عمرو بن علی بن خالد علوی یمانی صنعانی، ملقب به عمادالدین و معروف به فاضل یمنی و فاضل علوی، مفسر و ادیب و شاعر از شافعیان یمن و از مردم صنعا بود. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به فاضل یمنی شود ابن ابی حفصه. شاعری مقل به روزگار عبدالملک بن مروان و اشعار او نزدیک بیست ورقه و او یکی ازخاندان بنومروان بن ابی حفصه است. (ابن الندیم). و رجوع به عیون الاخبار ج 4 ص 16 و عقدالفرید ج 7 ص 145 شود ابن صولات بن ورساک بن ضری بن رفیک بن مادغش بن بربر که ’جانا’ یا ’شانا’ معروف به زَناتَه دومین قبیله بربرهای عرب از نسل وی باشند. نسب او را به اختلاف آورده اند. رجوع به ج 2 ص 362 صبح الاعشی شود ابن مبارک بن مغیره عدوی، مکنی به ابومحمد و معروف به یزیدی، از ادبا و علمای نامی قرن دوم هجری عرب بود. رجوع به معجم الادباء ج 7 ص 289 و غزالی نامه ص 77 و مادۀ یزیدی (یحیی بن مبارک...) شود ابن بطریق، مکنی به ابوزکریا، مترجم کتب ارسطو و بقراط و اسکندروس به عربی در زمان مأمون بود و از ترجمه های او سرالاسرار منسوب به ارسطو است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به ابن بطریق شود ابن حکیم مقومی (یا مقوم) بصری، مکنی به ابوسعید صاحب ’المسند’ از مردم بصره و از حافظان حدیث و از ثقات بود و به سال 256 هجری قمری در بصره درگذشت.. و رجوع به فهرست المصاحف شود ابن صاعدبن یحیی، مکنی به ابوالفرج و ملقب به معتمد الملک و معروف به ابن تلمیذ، پزشک و شاعر و ادیب عصر عباسی. رجوع به ابن تلمیذ و معجم الادبا ج 7 ص 272 شود ابن اصرم، رئیس بدعیه، فرقه ای از خوارج. (از مفاتیح). پیشوای فرقۀ بدعیه، یکی از پانزده فرقۀ خوارج. (بیان الادیان). و رجوع به بدعیه شود ابن یوسف بن یحیی انصاری، مکنی به ابوزکریا و ملقب به جمال الدین و معروف به صرصری، کور و شاعر بود. رجوع به صرصری شود ابن شرف بن مری بن حسن حزامی حورانی نووی شافعی، در فقه و حدیث علامه بود. رجوع به نووی (یحیی بن شرف...) شود ابن جریر، مکنی و معروف به ابونصر تکریتی، پزشک و منجم وعالم هیأت بود. رجوع به ابونصر (تکریتی...) شود