جدول جو
جدول جو

معنی یبوست - جستجوی لغت در جدول جو

یبوست
خشکی، خشکی مزاج دراین عارضه ماده دفعی در روده ها خشکی و سفتی خاصی پیدا میکند و دفع آنها باصعوبت انجام میشود
فرهنگ لغت هوشیار
یبوست
((یُ سَ))
خشکی، عدم رطوبت، در فارسی، خشکی مزاج و کار نکردن شکم
تصویری از یبوست
تصویر یبوست
فرهنگ فارسی معین
یبوست
نوعی اختلال روده ای که در آن عمل دفع با دشواری صورت می گیرد و معمولاً به علت کم تحرکی و کم نوشیدن مایعات ایجاد می شود، مقابل رطوبت، خشکی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یبوسه
تصویر یبوسه
یبوست در فارسی: خشکی خشک ری گیرش (گویش نایینی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یبوس
تصویر یبوس
خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یبست
تصویر یبست
برغست، گیاهی بیابانی و خودرو مانند اسفناج با برگ های درشت و گل های ریز سفید یا سرخ رنگ که مصرف خوراکی دارد و خام و پختۀ آن خورده می شود
پژند، هنجمک، هجند، مجّه، مچّه، بلغس، بلغست، ورغست، فرغست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رطوبت و یبوست
تصویر رطوبت و یبوست
تری و خشکی
فرهنگ لغت هوشیار