جدول جو
جدول جو

معنی یبنوت - جستجوی لغت در جدول جو

یبنوت
(یَ)
درخت کوکنار. (آنندراج از تاج و مؤید الفضلاء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنوت
تصویر بنوت
پسری، پسرخواندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ینبوت
تصویر ینبوت
گیاهی از خانوادۀ خرنوب با میو ای سرخ رنگ، خروب نبطی
فرهنگ فارسی عمید
(یَمْ)
درخت خشخاش. (از صیدنۀ ابوریحان بیرونی) (ناظم الاطباء) (آنندراج). درخت کوکنار. (از برهان) ، درخت خرنوب یا درختی دیگر بزرگ. (ناظم الاطباء) (آنندراج). خرنوب المعز. نام درختی و آن خشخاش نیست برای اینکه بار آن فش ّ است و فش ّ را خشخاش معنی نکرده اند. شوکه شهباء. خروب الماء. فش ّ. خرنوب الشوک. (یادداشت مؤلف). رستنیی باشد که آن را خرنوب نبطی گویند. میوۀ آن سرخ به سیاهی مایل می باشد و مشابهت تامی به کودۀ گوسفند دارد و به فارسی آن میوه را کودر خوانند. (برهان) (از اختیارات بدیعی). غاف. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). خرنوب نبطی است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (از صیدنۀ ابوریحان) : فرفور، فرافر، پست بر ینبوت. (منتهی الارب). رجوع به خرنوب نبطی و نیز صیدنۀ ابوریحان بیرونی شود
لغت نامه دهخدا
(بُ نُوْ وَ)
پسری و فرزندی. (غیاث) (آنندراج). پسری و پسرخواندگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
درختچه ای ازتیره پروانه واران بارتفاع یک تا دو متر که درنواحی مدیترانه و آسیا و ایران میروید گلهایش زرد رنگ و میوه اش نیام وقوسی شکل است. درازی میوه اش بین 10 تا 15 سانتی متراستازتمام قسمتهای این گیاه بوی نامطبوع استشمام میشود. ازاین گیاه آلکالوئیدی بنام آناژیرین بدست می آورده اند دانه این گیاه سمی است از برگها و دانه اش بعنوان قی آور ومسهل در طب قدیم استفاده میکردند اناغورس خروب الخنزیز خرنوب الکلاب حب الکلی ام الکلب جرود عجب خرنوب نبطی راتاج شوکه شهباء
فرهنگ لغت هوشیار
پسری، فرزند خواندگی پسری، پسر خواندگی. یا اضافه بنوت. اضافه نام پسر یا نوه بنام پدر یا جد: محمود سبکتگین ابوعلی سینا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنوت
تصویر بنوت
((بُ نُ وَّ))
پسری، پسرخواندگی
فرهنگ فارسی معین
پسری، پسرخواندگی، فرزند بودن
متضاد: ابوت
فرهنگ واژه مترادف متضاد