جدول جو
جدول جو

معنی یانوق - جستجوی لغت در جدول جو

یانوق
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 29500 گزی شمال باختری قره آغاج، دارای 336 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یاپوق
تصویر یاپوق
خمی که در آن ماست می زنند
فرهنگ فارسی عمید
در برخی از نسخه های فرهنگ اسدی در ذیل کلمه آنین آمده است: آنین آن خم بود که ماست در آن کنند و بزنند و روغنش بگیرند، به ترکی یاپوق گویند، (فرهنگ اسدی چ اقبال ص 372)، در جنوب خراسان یاپوق را تلم و در برخی از نواحی آذربایجان تلوغ گویند
لغت نامه دهخدا
ابن خلکان در تاریخ خود آرد: بهاءالدین معروف به ابن شداد در سیره صلاح الدین یاروق را چنین یاد کرده است: یاروق بن ارسلان ترکمانی در میان طایفۀ خود مردی بزرگ قدر و پیشوا بود و طایفۀ یاروقیۀ ترکمانان به وی منسوب است خلقتی عظیم و منظری هائل داشت، وی در جهت قبلۀ بیرون شهرحلب سکونت گزید و بالای تپۀ بلندی بر ساحل نهر قویق با خاندان و پیروانش بناهای مرتفع بسیار و آبادانیهای وسیعی بنیان نهادند که اکنون آن ناحیه را یاروقیه می نامند، این جایگاه مانند قریه ای است که یاروق وهمراهانش در آن بسر می بردند و تاکنون هم آبادان و مسکون است و مردم حلب در ایام بهار بدان ناحیه می روندو به گردش در کنار سبزه زارهای قویق می پردازند و از مواضع باصفا و گردشگاههای حلب بشمار می رود، یاروق درمحرم سال 564 وفات یافت، (از وفیات الاعیان ابن خلکان ج 2 ص 346)، در معجم البلدان از امرای نورالدین محمود بن زنگی قلمداد شده است، رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
به معنی خلخال، دختر کالب بن یفنه که پسر عمویش وی را از عثنئیل تزویج نمود، چه کالب با خود شرط کرده بود که هر کس ’دبیر’را به قتل برساند دختر خود را بدو تزویج نماید، پس عثنئیل وی را زده عکسه را به حبالۀ نکاح خود درآوردو پدرش چشمه های فوقانی و تحتانی را با املاک حوالی آنها علاوه بر مهر به وی داد. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
ماه قیصری، اول آن مطابق است با اول کانون دوم و سیزدهم ژانویۀفرانسوی و بیست ونهم دی ماه جلالی، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
به معنی دشمنی، چاهی است در وادی جرار که شبانان اسحاق حفر نمودند. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(اَ وُ)
جمع واژۀ ناقه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به ناقه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
عقاب.
لغت نامه دهخدا
(یِ)
کوهی است کلان و آن مصحف تنوق نیست. (از منتهی الارب). کوه سرخ فام ستبر و منیعی است ازآن کلاب. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانوق
تصویر خانوق
از ریشه پارسی خناک باد زهره از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوق
تصویر انوق
مرغ مسری لاشخور مسری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوق
تصویر انوق
((اَ نُ))
عقاب
فرهنگ فارسی معین