جدول جو
جدول جو

معنی یاما - جستجوی لغت در جدول جو

یاما
کلمه ای است که عامه آن را در صعید بصورت ممال بر شیئی کثیر استعمال میکنند، (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایما
تصویر ایما
(دخترانه)
اشاره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راما
تصویر راما
(پسرانه)
یکی از تجلیات وشنو در اساطیر هندی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یغما
تصویر یغما
(دخترانه)
غارت، تاراج، غنیمت، نام شهری در ترکستآنکه مردمان زیبا و صاحب جمال دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یافا
تصویر یافا
(دخترانه)
زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاشا
تصویر یاشا
(پسرانه)
زنده باشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یارا
تصویر یارا
(پسرانه)
توانایی، قدرت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یادا
تصویر یادا
(پسرانه)
نشان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاسا
تصویر یاسا
رسم و آیین، قاعده و قانون، حکم و امر پادشاه، مجازات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاما
تصویر گاما
حرف سوم الفبای یونانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایما
تصویر ایما
اشاره کردن با حرکات چشم و ابرو یا دست، به رمز و مجاز سخن گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاما
تصویر لاما
نوعی شتر بی کوهان به رنگ خرمایی، سیاه، سفید یا ابلق که در امریکای جنوبی پیدا می شود و قدش به یک متر می رسد
مرد روحانی یا کاهن بودایی در طریقۀ لامائیسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارا
تصویر یارا
توان، نیرو، جرئت، زهره، برای مثال می خواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳ - ۵۰۰)
فرهنگ فارسی عمید
لفظ ترکی است و در آن زبان معانی مختلف ومتضاد دارد و معمولاً برای غلو و اغراق (خوب و یا بد) استعمال می شود، اما در زبان عوام به عنوان متضاد مامان به کار رود، گویند همه مردم مامان دارند ما یامان داریم، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)، مرضی است در اسب و قاطر و الاغ که از آن قسمتی از بدن ورم کند و حیوان را بکشد، (یادداشت مؤلف)،
- باد یامان، به اعتقاد عوام نوعی باد یعنی ورم اندام که اگر بیاید (یا کسی بیاورد) مایۀ مرگ او می شود، این باد را یامون (با تبدیل الف به واو) نیز نامند، معمولاً مادران در موقع نفرین به کودکان گویند: الهی باد یامون بیاری یا ... ببردت، (از فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
پارسی تازی گشته بازی دام گونه ای شتر رنگ که سد خانه سپید و سیاه و مهره های سنگی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماما
تصویر ماما
مادر، زن که کودکی یا کودکانی زاده است
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی تاراج، نام شهری در ترکستان -1 غارت تاراج، نام شهری در ترکستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یالا
تصویر یالا
مخفف یاالله اما معنی یا الله بکار نمی رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یامن
تصویر یامن
فرخنده، سوی راست راستی
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی: آسا دات (قانون) ظیین، سزا، کیفر دادن قاعده، قانون، سیاست، سزا قصاص. یابه یا سار سانیدن، کیفر دادن مجازات کردن کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارا
تصویر یارا
توانایی نیرو، جرات دلیری، مجال فرصت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاما
تصویر لاما
فرانسوی شتر بی کوهان از جانوران شتر آمریکا
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی سیمین وات در دبیره یونانی حرف سوم از الفبای یونانی که بدین صورت نویسند: ، نام حرف سوم از حروف فلکی و آن علامت ستاره قدر سوم صور فلکی است و علامت آن نیز است، واحدیست برای وزن دارو های دقیق و مهم. هر صد گاما تقریبا برابر 10000، 1 گرم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاما
تصویر فاما
بمعنی اما بکار رود: فاما اظهار اسرار دو عیب کلی ظاهر دارد
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی جغتایی باد مرگ میر باد نوعی باداست که اگر بیایدیا کسی بدان مبتلا گردد مایه مرگ او میشود
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی باد است که اگر بیاید یا کسی بدان مبتلا گردد مایه مرگ او می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایما
تصویر ایما
اشاره کردن، اشاره، کنایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاما
تصویر گاما
حرف سوم از الفبای یونانی، یک میلیونم گرم، واحد شدت مغناطیسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاما
تصویر لاما
شتر بی کوهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاما
تصویر لاما
پیشوای مذهب لامایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماما
تصویر ماما
مادر، قابله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یارا
تصویر یارا
توانایی، نیرو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسا
تصویر یاسا
فرمان و حکم پادشاهی، قانون و مجازات مغولی، یاسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یارا
تصویر یارا
با جرات، جرات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماما
تصویر ماما
قابله
فرهنگ واژه فارسی سره