جدول جو
جدول جو

معنی یام - جستجوی لغت در جدول جو

یام
در دورۀ ایلخانان، اسب چاپار، اسب یدکی که در هر یک از منزل های بین راه نگه دارند تا قاصد و پیک به محض رسیدن به آن منزل اسب خود را بگذارد و بر آن سوار شود، ایستگاه پیک ها
تصویری از یام
تصویر یام
فرهنگ فارسی عمید
یام
اسب چاپار، اسب یدکی
تصویری از یام
تصویر یام
فرهنگ لغت هوشیار
یام
اسب قاصد، پیک، جایی که اسب پیک را با اسب تازه نفس عوض می کردند
تصویری از یام
تصویر یام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یامن
تصویر یامن
فرخنده، سوی راست راستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیام
تصویر پیام
(پسرانه)
الهام، وحی، پیغام، الهام، وحی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیام
تصویر تیام
(دخترانه و پسرانه)
در گویش لرستان به معنی چشمانم، بسیار عزیز و دوست داشتنی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قیام
تصویر قیام
خیرش، خیزش، شورش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایام
تصویر ایام
روزها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایام
تصویر ایام
جمع یوم، روزگار، روزها، فصلها، مدتی از زمان، اوقات، عصر، مدت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیام
تصویر حیام
قصد کار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیام
تصویر خیام
خیمه، چادرها چادر دوز، خیمه دوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیام
تصویر پیام
خبر و پیغام، پیغامی که بوسیله مکتوب ادا کنند، رسالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیام
تصویر شیام
زمین نرم خاک موش، خاک نرم، سوراخ موش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیام
تصویر خیام
خیمه ها، چادرها، جمع واژۀ خیمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیام
تصویر قیام
برخاستن، ایستادن، به پا خاستن، جنبش، نهضت، در فقه ایستادن در نماز، کنایه از نماز
قیام کردن: برخاستن، به پا خاستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیام
تصویر نیام
غلاف شمشیر و خنجر، در علم زیست شناسی غلاف برگ یا گل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صیام
تصویر صیام
روزه گرفتن، روزه داشتن، روزه، [عربی، جمع صائم] صائم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیام
تصویر پیام
سخن یا مطلبی کتبی یا شفاهی که از طرف کسی برای دیگری فرستاده شود، پیغام، خبر، برای مثال در راه عشق وسوسۀ اهرمن بسی ست / پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن (حافظ - ۷۹۶)
پیام رساندن (گزاردن، آوردن): منتقل کردن پیام کسی به دیگری، برای مثال گوش دلم بر در است تا چه بیاید خبر / چشم امیدم به راه تا که گزارد پیام (سعدی - لغت نامه - پیام گزاردن)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صیام
تصویر صیام
روزه داشتن، امساک از خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیام
تصویر قیام
برخاستن و ایستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیام
تصویر نیام
غلاف شمشیر، کارد خنجر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیام
تصویر هیام
شیفتگی شیدایی شوریدگی شوریدگان شیفتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایام
تصویر ایام
((اَ یّ))
جمع یوم، روزها، روزگارها، دوران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیام
تصویر پیام
((پَ))
خبر یا سخنی را به دیگری رساندن، سلام، درود، وحی، الهام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خیام
تصویر خیام
((خَ یّ))
خیمه دوز، خیمه فروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صیام
تصویر صیام
((ص))
روزه داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیام
تصویر قیام
((قِ))
به پا خاستن، ایستادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نیام
تصویر نیام
غلاف، غلاف شمشیر و خنجر و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایام
تصویر ایام
روزها، جمع یوم
ایّام تشریق: در فقه روزهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذی الحجه (سه روز بعد از عید قربان) که در قدیم عرب ها گوشت های قربانی را در مکه در آفتاب خشک می کردند، ایّام التشریق
ایّام التشریق: در فقه روزهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذی الحجه (سه روز بعد از عید قربان) که در قدیم عرب ها گوشت های قربانی را در مکه در آفتاب خشک می کردند، ایّام تشریق
ایّام باحور: هفت روز از تابستان از نوزدهم تا بیست و ششم تیرماه که هوا به غایت گرم می شود
ایّام متبرکه: روزهای عبادت، عیدهای مذهبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یامین
تصویر یامین
(دخترانه)
نام همسر یعقوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یامفت
تصویر یامفت
مفت، رایگان و باد آورده
فرهنگ لغت هوشیار
پیک خانه پستخانه چار پار خانه: ایجادپست - اصل این عنوان دردولت قاجار از روی تخمه قدیم یا مخانه و چاپار... همی بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یامجی
تصویر یامجی
مستحفظ و نگهبان اسب
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی جغتایی باد مرگ میر باد نوعی باداست که اگر بیایدیا کسی بدان مبتلا گردد مایه مرگ او میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یام بردار
تصویر یام بردار
مالیاتی که برای یام ها میگرفتند (آق قویونلو)
فرهنگ لغت هوشیار