جدول جو
جدول جو

معنی یالوغ - جستجوی لغت در جدول جو

یالوغ
پیاله ای که از شاخ کرگدن سازند، (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 444 الف)، دگرگون شدۀ بالغ است، رجوع به یالغ و نیز رجوع به بالغ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به زبان مغولی کمان است و تمریالیغ، آهنین کمان یا سخت کمان، (یادداشت مؤلف)، و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 173 شود
لغت نامه دهخدا
بندر را گویند و آن جایی است بر کناردریا برای فرود آمدن کالاها و متاع و اجناس ممالک بیگانه آباد کنند، (فرهنگ ترکتازان هند از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
الغ. کلان و بزرگ، مقابل کوچک. (آنندراج). رجوع به الغ شود
لغت نامه دهخدا
رودی است در آسیای شرقی که چین را از کره جدا می سازد و وارد دریای ژاپن می شود، طول آن هفتصد و نود هزار گز است، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
ساحل و لب دریا و کنار رودخانه، یالی، یالود، (ناظم الاطباء)، (شاید مرکب از یال + او = آب باشد)، یالی
ابلهی و والهی، (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 415)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
قدحی بود از سروی گاو که بدان شراب خورند. (اوبهی). مأخوذ از ترکی است و آن جامی است که از شاخ کرگدن ساخته باشند. پیالۀ شرابخوری چوبین. یالغی. (از ناظم الاطباء). طاس چوبین که بدان سیکی خوردندی. سروی گاو که در وی شراب آشامیدندی. ظرف شراب. اما ظاهراً کلمه مصحف بالغ است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به بالغ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از الوغ
تصویر الوغ
ترکی کلان بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
عقاب طلای با نام علمی chrg agooia saetes
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از منطقه ی روشن آباد کردکوی، از توابع یال رود نور
فرهنگ گویش مازندرانی