جدول جو
جدول جو

معنی یاسان - جستجوی لغت در جدول جو

یاسان
لایق و سزاوار، (برهان)
لغت نامه دهخدا
یاسان
به عقیدۀ پارسیان پیغمبر چهارم است از مهاباد و پیش از گلشاه و کیومرز بوده در دساتیرنامه هست به زبان غریب که گویند زبان آسمانی است و براو نازل شده و در رسالات پارسیان نیز از تحقیقات حکمتی او سخنان بسیار است، (انجمن آرا) (آنندراج)، اما کلمه و معنی آن کلامجعول و برساخته است رجوع به مقدمۀ لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساسان
تصویر ساسان
(پسرانه)
سوال کننده، رئیس معبد آناهید استخر که خاندان ساسانیان به او منسوبند، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام جد اردشیر مؤسس سلسله ساسانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاسین
تصویر یاسین
(پسرانه)
نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاسمن
تصویر یاسمن
(دخترانه)
گلی زینتی با گلهای درشت و معطر به رنگهای سفید، زرد، و قرمز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
مساوی، برابر، یک جور، همیشه، هم عقیده
یکسان داشتن: برابر کردن مانند هم کردن، یکسان کردن
یکسان شدن: مانند هم شدن
یکسان کردن: برابر کردن مانند هم کردن
یکسان نمودن: برابر کردن مانند هم کردن، یکسان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساسان
تصویر ساسان
کسی که از ملک و مال احتراز کند، فقیر، درویش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسین
تصویر یاسین
سی و ششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۸۳ آیه، یس، حبیب نجّار، قلب قرآن، ریحانهالقرآن، دافعه. گفته اند که «یا» حرف ندا و «سین» مختصر کلمۀ سید و خطاب به حضرت رسول است. بعضی نیز گفته اند که تصغیر انسان و به معنی «یا انسان» است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسمن
تصویر یاسمن
یاس، درختچه ای زینتی با گل های زرد، سفید یا بنفش، یاسمین، یاسم، سمن، سجلاط
فرهنگ فارسی عمید
(تَیْ یا)
دو ستاره است. (منتهی الارب، از آنندراج) (ناظم الاطباء). نجمان. (قاموس، از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان سیارستاق ییلاقی بخش رودسر شهرستان لاهیجان، در 52 هزارگزی رودسر و 16 هزارگزی جنوب شرقی سی پل، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 180 تن سکنه دارد، آبش از چشمه، محصولات عمده اش غلات و بنشن و ارزن و گردوو فندق و لبنیات و عسل و شغل مردمش زراعت و گله داری و کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
درختچه ای ازتیره زیتونیان که دارای گونه ه ای برافراشته ویا بالا رونده میباشد. گلهایش درشت و معطر وبرنگهای سفید یا زرد و یا قرمزمیباشد گلهایش گاهی منفرد و گاهی بصورت آرایش گرزن در انتهای شاخه قرار میگیرند درحدود 100 گونه ازاین گیاه شناخته شده که غالبا از گلهای گونه های معطر آن درعطرسازی استفاده میکنند. ازشاخه های بالنسبه جوان یاسمن سفید جهت ساختن پیپ استفاده میکنند (بعلت معطربودن چوب آن) یاسمین یاسمون ظیان گل هاشم سجلاط سمن یاس گلدانی شرخات. یا یاسمن آفریقایی. درختچه ای ازتیره روناسیان که دارای برگهای متقابل است ومخصوص نواحی حاره آفریقا و آسیا است. در حدود 40 گونه ازاین گیاه شناخته شده است گلهایش سفید و زیبااست و جام گل دارای 6 گلبرگ است از میوه این گیاه در رنگرزی استفاده میکنند و ازآن رنگ قرمز و یا زرد میگیرند جوز کوثل گاردنیا جردنیا یاس آفریقائی. یا یاسمن بری. گیاهی ازتیره آلاله که در حقیقت یکی از گونه های شقایق پیچ محسوب میشود یامسن البر فل بهار لبیدیون ابریر جوهی جاهی جنگلی چنبیلی. یا یاسمن زرد. گونه ای یاسمن که دارای گلهای طلایی زرد است، یاسمن وحشی. یا یاسمن سفید. گونه ای یاسمن که دارای گلهای سفیداست و در ایران و قفقاز و چین میروید و اغلب بنام یاس سفید مشهور است و چون آنرا در گلدانهای بزرگ پرورش میدهند و دارای ساقه بالا رونده نیز میباشد بهمین جهت بنام یاس گلدانی پیچ نیزموسوم است یاس گلدانی پیچ. یا یاسمن عربی. رازقی. یایاسمن وحشی. درختچه ای ازتیره لوگانی ها وازرده دو لپه ایهای پیوسته گلبرگ که زیباو پیچنده است و دارای ساقه بی کرک و شاخه های کوچک میباشد برگهایش متقابل و ساده و باریک و نوک تیز وپایااست وگلهایش زرد رنگ و بویی شبیه به یاسمن زرد دارد از این جهت به غلط آنرا جز یاسمن هامحسوب و بنام یاسمن وحشی و گاهی نیز یاسمن زرد میخوانند. جام گل این گیاه مرکب از 5 قسمت تقریبا مساوی و بزرگتر از کاسه گل میباشد: پرچم های آن بتعداد 5 و میوه اش کپسول وبسیار کوچک ودارای دوخانه ودانه های مسطح است. درریشه این گیاه آلکالوییدهایی نظیر زلسمین وسمیرویرین و مواد رنگی و رزین وغیره موجوداست. از آلکالوییدهای این گیاه در پزشکی بعنوان آرام کننده دردهای عصبی خصوصا دردهای ناشی از دردهای عصب پنجم دماغی (تری ژومو) ودندان دردهای ناشی از آن استفاده میکنند ولی در بکار بردن آن باید نهایت دقت راداشت چون سمیت شدیدی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
برابر، مساوی، هموار، بالسویه
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی جغتایی باد مرگ میر باد نوعی باداست که اگر بیایدیا کسی بدان مبتلا گردد مایه مرگ او میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یازان
تصویر یازان
آهنگ کنان، قصد کننده، متمایل
فرهنگ لغت هوشیار
سیاست، فسق (سنگلاخ) : برنددست بدست اهل عشرتم همه روز چوقحبه ای که بزورش برندشب به یساق. (ملافوقی)، ترتیب وساختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاسین
تصویر یاسین
نام یکی از سوره های قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسان
تصویر کاسان
فرانسوی شکندار، شکن بردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساسان
تصویر ساسان
درویش، فقیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساسان
تصویر ساسان
گدایی کننده، گدا
فرهنگ فارسی معین
نوعی باد است که اگر بیاید یا کسی بدان مبتلا گردد مایه مرگ او می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسین
تصویر یاسین
یس، نام یکی از سوره های قرآن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یازان
تصویر یازان
قصدکنان، در حال اندازه گیری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاران
تصویر یاران
اصحاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
مساوی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
Identical, Uniform, Uniformly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
identique, uniforme, uniformément
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
idêntico, uniforme, uniformemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
idéntico, uniforme, uniformemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
identyczny, jednolity, jednolicie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
идентичный , единый , одинаково
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
ідентичний , рівний , рівномірно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
identiek, uniform, gelijkmatig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
identisch, einheitlich, gleichmäßig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از یکسان
تصویر یکسان
identico, uniforme, uniformemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی