جدول جو
جدول جو

معنی گیکواشه - جستجوی لغت در جدول جو

گیکواشه
(گیکْ شَ / شِ)
نام نباتی است که آن را گیک پره نیز گویند. (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریکاشه
تصویر ریکاشه
جوجه تیغی، برای مثال کسی کرد نتوان ز زهر انگبین / نسازد ز ریکاشه کس پوستین (عنصری - ۳۶۱)
فرهنگ فارسی عمید
(کَ / کِ شَ / شِ)
اسم فارسی حشیشهالبراغیث است، وصاحب تحفه گفته اسم طبری قسمی از دوقس است. (فهرست مخزن الادویه). کیک به فتح کاف معروف است و واش به زبان تبرستانی علف است، معنی ترکیبی آن یعنی علف کیک، چون آن را در خانه و لباس بریزند کیکان بگریزند. و به یونانی آن را دوقس نامند. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ)
رکاشه. ریکاسه. (از لغت فرس اسدی). بروزن و معنی ریکاسه است که خارپشت بزرگ تیرانداز باشد. (برهان). رجوع به ریکاسه و رکاشه و خارپشت شود
لغت نامه دهخدا
(کُشَ)
سر کیر بزرگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (از معجم متن اللغه). سر حشفۀ کلان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کُ / کَ شَ / شِ)
کواسه است که صفت و گونه باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، طرز و روش. (برهان) (آنندراج). طرز و روش و قاعده و قانون. (ناظم الاطباء). و رجوع به کواسه شود
لغت نامه دهخدا
(یَ شَ / شِ)
گم شده و غایب شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ریکاشه
تصویر ریکاشه
خار پشت کلان تیر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواشه
تصویر گواشه
طرز روش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواشه
تصویر گواشه
((گُ))
طرز، روش، گواش، گواسه، گواس، کواس
فرهنگ فارسی معین