ویژگی منسوجاتی که فقط دارای یک سطح منقش، طرح دار، رنگی و قابل استفاده باشند مثلاً پارچۀ یکرو، کنایه از کسی که ظاهر و باطنش یکی باشد، بی ریا و مخلص مثلاً آدم یکرو یکرو شدن: کنایه از بی ریا و مخلص شدن یکرو کردن: کنایه از بی ریا و با خلوص نیت رفتار کردن، کاری را سرانجام دادن و به آخر رسانیدن، یکسره کردن کاری
ویژگی منسوجاتی که فقط دارای یک سطح منقش، طرح دار، رنگی و قابل استفاده باشند مثلاً پارچۀ یکرو، کنایه از کسی که ظاهر و باطنش یکی باشد، بی ریا و مخلص مثلاً آدم یکرو یکرو شدن: کنایه از بی ریا و مخلص شدن یکرو کردن: کنایه از بی ریا و با خلوص نیت رفتار کردن، کاری را سرانجام دادن و به آخر رسانیدن، یکسره کردن کاری
از ایلات اطراف مشکین آذربایجان است، مرکب از 500 خانوار باشد که ییلاق آنها در سبلان و قشلاقشان در مغان می باشد وشغل اهالی زراعت است، (جغرافی سیاسی کیهان ص 107)
از ایلات اطراف مشکین آذربایجان است، مرکب از 500 خانوار باشد که ییلاق آنها در سبلان و قشلاقشان در مغان می باشد وشغل اهالی زراعت است، (جغرافی سیاسی کیهان ص 107)
گیلوئی، قسمت فاصله مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند و به منزلۀ گلوی طاق و سقف است و هنوز هم به همین عبارت در زبان عموم هست ولی در فرهنگها ضبط نشده است، (گنجینۀ گنجوی یا دفتر هفتم حکیم نظامی ص 136) : صفه ای تا فلک سر آورده گیلوی طاق او برآورده، (گنجینۀ گنجوی)، رجوع به گیلویی شود
گیلوئی، قسمت فاصله مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند و به منزلۀ گلوی طاق و سقف است و هنوز هم به همین عبارت در زبان عموم هست ولی در فرهنگها ضبط نشده است، (گنجینۀ گنجوی یا دفتر هفتم حکیم نظامی ص 136) : صفه ای تا فلک سر آورده گیلوی طاق او برآورده، (گنجینۀ گنجوی)، رجوع به گیلویی شود
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. واقع در 5500 گزی شمال باختر فیروزآباد و هزارگزی شوسۀ شیراز به فیروزآباد. محلی جلگه و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 241 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. خرابه های معروف به آتشکده مربوط به دورۀ ساسانیان در 1500گزی شمال آن واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. واقع در 5500 گزی شمال باختر فیروزآباد و هزارگزی شوسۀ شیراز به فیروزآباد. محلی جلگه و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 241 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. خرابه های معروف به آتشکده مربوط به دورۀ ساسانیان در 1500گزی شمال آن واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
امیر گیلکی، ابن محمد حاکم و فرمانروای طبس در حدود سال 440 هجری قمری ناصرخسرو در سفرنامۀ خویش از این امیر و عدل و ایمنی که محافظت آن بزرگ ایجاد کرده بود و آسودگی خلق در پناه معدلت وی سخن گفته است. (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 124 و 125)
امیر گیلکی، ابن محمد حاکم و فرمانروای طبس در حدود سال 440 هجری قمری ناصرخسرو در سفرنامۀ خویش از این امیر و عدل و ایمنی که محافظت آن بزرگ ایجاد کرده بود و آسودگی خلق در پناه معدلت وی سخن گفته است. (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 124 و 125)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج. واقع در 37هزارگزی شمال قروه کنار رود بایتمر. محلی تپه ماهور و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 148 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات وشغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج. واقع در 37هزارگزی شمال قروه کنار رود بایتمر. محلی تپه ماهور و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 148 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات وشغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد با 106 تن سکنه، آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، چغندر و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد با 106 تن سکنه، آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، چغندر و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
چوبکی باشد سیاه رنگ و آن را به ساحل دریای خزر یابند، و آن را نر و ماده می باشد و کدودانه را نافع است که کرم شکم باشد، و معرب آن جیل دارو است، (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 313) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، سرخس، سغبر، (برهان قاطع)، رجوع به سرخس و سغبر شود
چوبکی باشد سیاه رنگ و آن را به ساحل دریای خزر یابند، و آن را نر و ماده می باشد و کدودانه را نافع است که کرم شکم باشد، و معرب آن جیل دارو است، (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 313) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، سرخس، سغبر، (برهان قاطع)، رجوع به سرخس و سغبر شود
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 14هزارگزی شمال باختری گرمی و 2هزارگزی شوسۀ گرمی به اردبیل، محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 176 تن می باشد، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 14هزارگزی شمال باختری گرمی و 2هزارگزی شوسۀ گرمی به اردبیل، محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 176 تن می باشد، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از بخش زابلی سراوان، در 15هزارگزی جنوب باختری زابلی کنار راه مالرو سوران به ایران شهر واقع است و 100 تن سکنه دارد، از قنات آبیاری میشود، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش زابلی سراوان، در 15هزارگزی جنوب باختری زابلی کنار راه مالرو سوران به ایران شهر واقع است و 100 تن سکنه دارد، از قنات آبیاری میشود، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)