جدول جو
جدول جو

معنی گیزارجان - جستجوی لغت در جدول جو

گیزارجان
قسمی بادام که در جهرم باشد، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان پل رودبار بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در7 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و یک هزارگزی شوسۀ رودسر به شهسوار، محلی جلگه و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 730 تن است، آب آن از پل رود تأمین میشود، محصول آن برنج است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 15000 گزی جنوب رودسر، محلی جلگه و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 274 تن است، آب آن از نهر پل رود تأمین میشود، محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان با 400 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(وْ دَرْ رَ)
دهی است از دهستان قطور بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 54هزارگزی جنوب باختری خوی در مسیر راه ارابه رو ترس آباد به قطور. محلی دامنه، آب و هوای آن سردسیر و سالم و سکنۀ آن 198 تن است. آب آن از درۀ نرس آباد تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
نام پدر لهراسب شاه است و آن پسر زریوند، و برخی اورند گفته، و او پسر کی پشین بوده است. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
از قرا یا از محله های اصفهان است و ابومنصور زارجانی منسوب به آنجا است، (از معجم البلدان)، و رجوع به زارجانی شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش میاندوآب شهرستان مراغه، دارای 7550 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
در حاشیۀ المعرب به نقل از التهذیب آمده: یارجان گویا فارسی است و از پیرایه های دو دست است. (المعرب ص 357). ظاهراً مثنای یارج و آن معرب یاره است
لغت نامه دهخدا