جدول جو
جدول جو

معنی گچوت - جستجوی لغت در جدول جو

گچوت
(گِ چَ)
دهی است از دهستان قلعه دره سی بخش حومه شهرستان ماکو، 14500گزی شمال باختری ماکو و 2000گزی باخترراه شوسۀ ماکو به بازرگان. دره، معتدل، مالاریائی، سکنۀ آن 509 تن. آب از رود خانه آق چای. محصول آن غلات، حبوبات و بزرک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و از آن اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلوت
تصویر گلوت
چاک نای
فرهنگ فارسی عمید
(گِ رُ)
ژورژ. مورخ انگلیسی، متولد در کلای هیل (1794-1871م.). مؤلف یکی از بهترین و قابل توجه ترین کتب درباب تاریخ یونان
لغت نامه دهخدا
از نامهای مربوط به هیئت قدیم هند، (تحقیق ماللهند ص 295)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
چاریک. و چاریک مالیات که سابقاً مارهاتا میگرفت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گُتْ)
قومی آلمانی که ابتدا در نزدیکی مصب رود ویستول ساکن بودند و سپس به مشرق اروپا رفتند. استروگتها (گت های مشرق) در قرن 3م. در پانونی و مزی ساکن بودند. گتهای غربی یا ویزی گت به سرپرستی آلاری (پادشاه آنان متوفی به سال 410 میلادی) در سال 410 میلادی امپراتوری رم را محاصره کردند. در فارسی بیشتر این کلمه را به صورت گت می نویسند
لغت نامه دهخدا
(گَ / گُو)
کفل و سرین مردم را گویند، و به ضم اول و ثانی مجهول، به زبان ترکی نیز همین معنی دارد. (برهان) (آنندراج). ترکی است، در ترکی جغتایی ’کوت’ (سرین). ’جغتایی ص 463’. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گلوت
تصویر گلوت
فرانسوی نای از ساز ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوت
تصویر گوت
ترکی سرین کفل سرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوت
تصویر گوت
((گَ یا گُ))
کفل، سرین
فرهنگ فارسی معین