نیکلا. نویسندۀ روسی است که به سال 1809 میلادی در شهر سوروچینسکی به دنیا آمد. از داستان های او بازرس، تاراس بولبا و نفوس مرده مهم ترند که به فارسی نیز ترجمه شده است. گوگول در سال 1852 درگذشت
نیکلا. نویسندۀ روسی است که به سال 1809 میلادی در شهر سوروچینسکی به دنیا آمد. از داستان های او بازرس، تاراس بولبا و نفوس مرده مهم ترند که به فارسی نیز ترجمه شده است. گوگول در سال 1852 درگذشت
سرگین گردان، حشره ای سیاه و پردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سرگین غلتان، سرگین گردانک، خروک، خبزدو، خبزدوک، خزدوک، کوزدوک، چلاک، چلانک، کستل، گوگار، تسینه گوگال، گوگردانک، بالش مار، کوز، جعل، قرنبا
سِرگین گَردان، حشره ای سیاه و پِردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سِرگین غَلتان، سِرگین گَردانَک، خَروَک، خَبَزدو، خَبَزدوک، خَزدوک، کَوَزدوک، چَلاک، چَلانَک، کَستَل، گوگار، تسینه گوگال، گوگَردانَک، بالش مار، کَوَز، جُعَل، قُرُنبا
نام محلی که جنگ سوم اسکندر با داریوش در آنجا واقع شده است. پلوتارک گوید جنگ بزرگ اسکندربا داریوش برخلاف آنچه اکثر مورخین نوشته اند در گوگمل روی داد نه در اربیل و این اسم به زبان پارسی معنی خانه شتر است. وجه تسمیۀ این محل از اینجا است: یکی از شاهان قدیم پارس که بر شتر تندرویی سوار بود، در اینجا از کید دشمن برست بعد مقرر داشت که این شتررا در اینجا حفظ و حراست کنند، و خراج ده را برای آسایش این شتر و مستحفظان آن تخصیص داد اگرچه گمل یا جمل لغت پارسی نیست ولی گفتۀ پلوتارک راجع به اینکه جنگ در گوگمل روی داده باید صحیح باشد... بهرحال این محل بر رود بومادوس بر نوزده فرسنگی اربیل از طرف غرب و در پنج فرسنگی موصل از طرف شرق واقع بود. (ایران باستان ج 2 ص 8-1377)
نام محلی که جنگ سوم اسکندر با داریوش در آنجا واقع شده است. پلوتارک گوید جنگ بزرگ اسکندربا داریوش برخلاف آنچه اکثر مورخین نوشته اند در گوگمل روی داد نه در اربیل و این اسم به زبان پارسی معنی خانه شتر است. وجه تسمیۀ این محل از اینجا است: یکی از شاهان قدیم پارس که بر شتر تندرویی سوار بود، در اینجا از کید دشمن برست بعد مقرر داشت که این شتررا در اینجا حفظ و حراست کنند، و خراج ده را برای آسایش این شتر و مستحفظان آن تخصیص داد اگرچه گمل یا جمل لغت پارسی نیست ولی گفتۀ پلوتارک راجع به اینکه جنگ در گوگمل روی داده باید صحیح باشد... بهرحال این محل بر رود بومادوس بر نوزده فرسنگی اربیل از طرف غرب و در پنج فرسنگی موصل از طرف شرق واقع بود. (ایران باستان ج 2 ص 8-1377)
به معنی گوگار است که سرگین گردانک باشد و عربان خنفساء گویندش، (برهان)، کرمی است سرگین را گلوله گرداند، (رشیدی)، نام جانوری است که سرگین را گلوله کرده بگرداند و آن را خبزدوک نیز گویند، (جهانگیری)، به معنی جعل است که آن را خنفساء نیز گویند (انجمن آرا)، به معنی جعل است که آن را خنفسه نیز گویند، (آنندراج)، حنن، دعک، (منتهی الارب)، رجوع به گوگردانک شود
به معنی گوگار است که سرگین گردانک باشد و عربان خنفساء گویندش، (برهان)، کرمی است سرگین را گلوله گرداند، (رشیدی)، نام جانوری است که سرگین را گلوله کرده بگرداند و آن را خبزدوک نیز گویند، (جهانگیری)، به معنی جعل است که آن را خنفساء نیز گویند (انجمن آرا)، به معنی جعل است که آن را خنفسه نیز گویند، (آنندراج)، حَنَن، دُعَک، (منتهی الارب)، رجوع به گوگردانک شود
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 72 هزارگزی باختر مهاباد و 20 هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد به ارومیه. هوای آن سرد، دارای 175 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه نقده تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله 4 هزارگز بنام گرگول بالا و پائین مشهور، سکنۀ گرگول پائین 120 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 72 هزارگزی باختر مهاباد و 20 هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد به ارومیه. هوای آن سرد، دارای 175 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه نقده تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله 4 هزارگز بنام گرگول بالا و پائین مشهور، سکنۀ گرگول پائین 120 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)