جدول جو
جدول جو

معنی گونچک - جستجوی لغت در جدول جو

گونچک
(گُنْ)
دهی است از دهستان بخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در 12500 گزی باختری اهر و 200 گزی ارابه رو تبریز به اهر. کوهستانی و هوای آن معتدل مایل به گرمی است. سکنۀ آن 383 تن است. آب آن از رود خانه اهرچای تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درختچه ای با برگ های پنجه ای شبیه برگ شاهدانه و گل های زیبا به صورت سنبله به رنگ آبی مایل به بنفش یا سرخ کم رنگ
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
میوۀ درخت مصطکی و اسپست. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گُنْ)
دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 6 هزارگزی خاوری نجف آباد و 12هزارگزی جنوب شوسۀ بیجار به سنندج. تپه ماهور و هوای آن سردسیرو سکنۀ آن 180 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه، گلیم و جاجیم بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرزشهرستان بروجرد واقع در 46 هزارگزی شمال الیگودرز و190 هزارگزی خاور شوسۀ شاه زند به ازنا. جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 624 تن است. آب آن از قنات و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گَ وَ)
دهی است از دهستان باهد کلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. در 52هزارگزی جنوب خاوری دشتیاری کنار مرز پاکستان. جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از چاه است. محصول آنجا ذرت، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا