جدول جو
جدول جو

معنی گونلو - جستجوی لغت در جدول جو

گونلو(نِ)
دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان. در 24هزارگزی شمال قصبۀ رزن و 8هزارگزی شمال تولکی تپه قرار گرفته است. کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 900 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه محلی است. محصولات آن غلات دیم، لبنیات و عسل شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد و تابستان از رزن و فس اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُنْ تُ)
نام خانواده ای کهن در آژنه که از قرن دوازدهم میلادی سنیوری بیرون را در پریگور داشتند
لغت نامه دهخدا
(گُمْ بُ)
شاعر فرانسوی که در سن ژوست به دنیا آمد و از سال 1570م. تا 1666م. زندگی کرد. یکی از آثار او ’هتل رامبویه’ است
لغت نامه دهخدا
(نُ)
نام آهنگساز فرانسوی است که به سال 1818 میلادی در پاریس به دنیا آمد. این آهنگساز اپرای فاوست و رمئو و ژولیت و عده دیگری اپرا ساخته است. از اولین استادان ملودی فرانسه به شمار میرود و به سال 1893م. درگذشت
لغت نامه دهخدا
(گُ لُ)
نام بزرگترین رود کرس است، که در بیست کیلومتری باستیا از بین میرود. درازای آن 75هزار گز میباشد
لغت نامه دهخدا
(گَ وَ)
دهی است از دهستان اوج تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. واقع در 13000گزی جنوب بخش و 9000گزی شوسۀ میانه به تبریز. کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 540 تن است. آب از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان قشلاقات افشار که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 101 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا