- گوندولی
ایوان، نام شاعر دالماسی است که در راگوز به دنیا آمده و از سال 1588 تا 1638 میلادی زندگی کرده است، آثار این شاعر در اوج ادبیات دالماس قرار گرفت
معنی گوندولی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز، واقع در 42000 گزی باختر سراسکند و 32000 گزی شوسۀ میانه به تبریز، کوهستانی و هوای آن معتدل است و سکنۀ آن 518 تن است، آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوبات است، شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
(گُ نِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه وارداک شهرستان مشهد. واقع در 7هزارگزی شمال خاوری مشهد و شمال کشف رود. جلگه و هوای آن معتدل و گرم سیر و سکنۀ آن 81 تن است. آب آن از قنات تأمین میگردد. محصولاتش غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(گُ زُ)
لغت نامه دهخدا
بنوزو (1428-1498 میلادی). نقاش ایتالیایی که در فلورانس متولد شد. از آثار اوست: ورود مجللانۀ سن تما داکن (موزۀ لوور) ، ملتزمین رکاب پادشاهان مجوس (کلیسای مدیسی فلورانس). وی یک بخش از کودکستان مشهور کامپو سانتو د پیز را تزیین کرده است
(گَ لَ / لِ)
لغت نامه دهخدا
کندوره. گندور. گندوره. گندوری. رجوع به هر یک از کلمات مذکور شود، سبدی که در آن حبوب و غله نگه دارند. (آنندراج)
(گَ)
لغت نامه دهخدا
سفره ای که بالای تختۀ میز بگسترند. (آنندراج) (اشتینگاس). کندوره. گندور. گندوره. گندوله. رجوع به هر یک از کلمات مذکور شود
(نَ وَ)
لغت نامه دهخدا
نبیرۀ فرزند که فرزند فرزندزاده است عموماً و پسر پسرزاده را گویند خصوصاً. (از برهان). پسرزاده. (جهانگیری)
(گُ دُیْ)
لغت نامه دهخدا
مانوئل د...) شاهزادۀ صلح. در کاستوئرا متولد شد. وی وزیر یکی از مقربین شارل چهارم اسپانیا و ملکه ماری لوئیز بود و در زمان انقلاب و در دورۀ سلطنت اول در امور اسپانیا نقش بزرگی به عهده داشت
سنت گودول (650- 712 میلادی)، سرپرست و حامی بروکسل که در نزدیکی آلوست متولد شد
پارچه ای که در سر سفره و میز بروی زانو گسترند تا چیزی از خوردنی بر دامن یا زمین نریزد سفره چرمین، سفره بزرگ
غلت خوردن در سرازیری