جدول جو
جدول جو

معنی گوسفن - جستجوی لغت در جدول جو

گوسفن
گوسفند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوسفندکشان
تصویر گوسفندکشان
عید قربان، روز دهم ذی الحجه که حجاج در مکه قربانی می کنند، یوم النّحر، عید گوسفندکشان، عید اضحیٰ، اضحیٰ، عید قربان
فرهنگ فارسی عمید
پستانداری اهلی و علف خوار که از شیر و پشم و گوشت و پوست او استفاده می کنند و گوشت او از غذاهای اصلی انسان است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عید گوسفندکشان
تصویر عید گوسفندکشان
عید قربان، روز دهم ذی الحجه که حجاج در مکه قربانی می کنند، اضحیٰ، عید قربان، یوم النّحر، عید اضحیٰ، گوسفندکشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوسفندچران
تصویر گوسفندچران
آنکه گوسفند را به چرا ببرد، چرانندۀ گوسفند، چوپان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوسفنددار
تصویر گوسفنددار
دارندۀ گوسفند، آنکه گلۀ گوسفند دارد و گوسفند پرورش می دهد
فرهنگ فارسی عمید
(فَ دِ تَ)
گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند، و به مجاز بر شخصی که درکمال تسلیم باشد اطلاق کنند. (آنندراج) :
دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است
که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند.
ملا شانی تکلو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
مرگامرگی گوسفند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
عمل و شغل گوسفنددار. گوسپندداری
لغت نامه دهخدا
(چُ)
که گوسفند دارد و تربیت کند. مالک و صاحب گوسفند. نگهدارندۀ گوسفند: مردی بود گوسفنددار. (منتخب قابوسنامه ص 185)
لغت نامه دهخدا
(فَچَ)
عمل گوسفندچران. شبانی. چوپانی
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ رَ)
چرانندۀ گوسفند. که گوسفندان را چراند. چوپان. شبان
لغت نامه دهخدا
(فَ دا نِ صَ)
نام جزیره ای بوده است در دریای خزر. (نزهه القلوب چ لسترانج ص 239)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
در تداول بجای گاو و گوسفند استعمال شود و مراد اغنام و احشام است
لغت نامه دهخدا
(فَنْدْ، دُ)
دزد گوسفند. سارق غنم. کسی که گوسفند بدزدد. احمص
لغت نامه دهخدا
(فَ)
گوسپند:
گاهی چو گوسفندان در غول جای من
گاهی چو غول گرد بیابان دوان دوان.
بوشکور (از لغت فرس ص 315).
فربه کرده تو کون ایا بد سازه
چون دنبه ی گوسفند در شب غازه.
عماره (از لغت فرس ص 488).
کردش اندر خبک دهقان گوسفند
وآمد از سوی کلاته دل نژند.
دقیقی.
کی عجب گر با تو آید چون مسیح اندر حدیث
گوسفند کشته از معلاق و مرغ از باب زن.
کمال عزی (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی).
بدو گفت بهرام کاین گوسفند
که آرد بدین جای ناسودمند؟
فردوسی.
چه کرده ست این گوسفند ضعیف
که در کشتن او ثواب و جزاست.
ناصرخسرو.
گوسفند فلک و گاو زمین را به منی
حاضر آرندو دو قربان مهیا بینند.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 98).
خسرو عادل که در ایام او با گوسفند
گرگ ظالم پیشه را مهر شبان آمد پدید.
ابن یمین.
فدای جان تو گر من تلف شدم چه عجب
برای عید بود گوسفند قربانی.
سعدی (طیبات).
- امثال:
گوسفند امام رضا را تا چاشت نمی چراند، با هیچ کس دوستی به پایان نبرد. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند به فکر جان است، قصاب به فکر دنبه. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند را برای کشتن فربه کنند. (قرهالعیون، از امثال و حکم ج 3 ص 1330).
برای عید بود گوسفند قربانی. سعدی (طیبات).
گوسفند را به گرگ سپردن. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند کشته از پوست باز کردن دردش نیاید. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند ازبرای قربانی است، یعنی آنکه دلاور و مردانه است در کار خداوند نعمت خود را قربان می سازد و جان خود را دریغ نمی دارد چنانکه ایجاد گوسفند برای قربانی است، به خلاف گرگ و سگ که اینکاره نیستند. (بهار عجم و آنندراج).
مثل گوسفند یکی که از آب جست همه می جهند. (امثال و حکم ج 3 ص 1480).
مثل گوسفندان که چون یکی به جوی گذرد دیگران نیز بر پی او گذر کنند. (امثال و حکم ج 3 ص 1480). و رجوع به گوسپند شود.
- مثل گوسفند، احمق. (امثال و حکم ج 3 ص 1480).
- مثل گوسفند سربریده، چشمی گسیخته. (امثال و حکم و دهخدا ج 3 ص 1480)
لغت نامه دهخدا
(گُسْ)
دریاچه ای است در جنوب دریاچۀ ارومیه. (جغرافی طبیعی کیهان ص 82)
لغت نامه دهخدا
(بِ لَ / لِ یِ فَ)
امیهه. نبخ. نبخ
لغت نامه دهخدا
(فَ کُ)
رجوع به گوسپندکشان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از امعا گوسفند
تصویر امعا گوسفند
آگنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدای گوسفند
تصویر صدای گوسفند
باره (گویش کردی مهاباد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدفوع گوسفند
تصویر مدفوع گوسفند
پشکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند چران
تصویر گوسفند چران
آنکه گوسفند را بچرا برد چوپان
فرهنگ لغت هوشیار
افکننده گوسفند، (کشتی) فنی است از کشتی و آن چنانست که چون حریف را بچنگ بر زمین فرا زنند یک دست پس گردنش و دیگر در میان هر دو شاخش بند کرده و از جا بر دارند و باز بر زمین زنند
فرهنگ لغت هوشیار
پستانداریست از راسته سم داران از دسته زوج سمان از گروه نشخوار کنندگان و از تیره تهی شاخان که جهت استفاده از پشم و شیر و گوشتش آنرا اهلی کرده بصورت گله های بزرگ نگهداری میکنند. برخی نژاد های گوسفند نر دارای شاخ مورب و حلقوی و پیچ دار میباشند و در این صورت بنام قوچ نامیده میشوند ولی گوسفند ماده متعلق بهر نژادی که باشد بطور عام بنام میش خوانده میشود. بهترین نژاد های گوسفند عبارتند از: نژاد مرینوس که دارای پشمهای لطیفی است و گوسفند قره گل که پشمهایش دارای جعد خاصی است گوسپند ضان جمع گوسفندان گوسفند ها. یا گوسفند تسلیم. گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند، شخصی که در کمال تسلیم باشد (ایهام بدو معنی) : دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند. (شانی تکلو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند چرانی
تصویر گوسفند چرانی
عمل و شغل گوسفند چران چوپانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند داری
تصویر گوسفند داری
عمل و شغل گوسفند دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند دزد
تصویر گوسفند دزد
آنکه گوسفند دیگران را بدزدد دزد گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند کشان
تصویر گوسفند کشان
گوسپند کشان: شب عید فطر یا شب عید گوسفند کشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند میری
تصویر گوسفند میری
مرگامرگی گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه گوسفندان را پرورش دهد مالک و نگهدارنده گوسفند: مردی بود گوسفند دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوسفند
تصویر گوسفند
((فَ))
از جانوران اهلی و علف خوار که گوشت و پوست و شیرش مورد استفاده انسان است، گوسپند
فرهنگ فارسی معین
دیدن میش در خواب، دلیل بر زنی بزرگ است. اگر بیند که ماده میشی داشت، دلیل که زنی بزرگ زاده بخواهد. اگر بیند که گوسفند با او سخن گفت، دلیل ا ست روزی بر وی فراخ شود. جابر مغربی
دیدن گوسفند روزی حلال باشد - یوسف نبی (ع)
گله، رمه: بوسیله صرفه جوییهایتان به خوشبختی خواهید رسید
در چراگاه: یک برد در بازی لاتاری
چاق: یک اتفاق خوش
لاغر: لحظات مشکلی خواهید داشت
گله داری کردن: یک شادی در انتظارتان است - لوک اویتنهاو
دیدن گوسفند درخواب، دلیل غنیمت است. اگر بیند که گوسفند می چرانید، دلیل که بر قومی مهتری یابد. اگر دید که گوسفند بسیار داشت و دانست که ملک اوست، دلیل است که نعمت بسیار حاصل کند. اگر بیند که گوشت گوسفند پخته می خورد، دلیل که به قدر آن غنیمت یابد. اگر بیند که گوسفند بکشت، دلیل که بر دشمن ظفر یابد و مال او را بخورد. محمد بن سیرین
گوسفند نیز از حیوانات حلال گوشت است و دیدنش در خواب مبارک است و نیکو. تعبیر قوچ و گوسفند را در جای خود نوشته ام که چون دیدنش ریشه مذهبی و عقیدتی دارد دارای تعبیر خاصی است اما گوسفند ماده و شیرده در خواب غنیمت است و روزی. اگر در خواب ببینید گوسفند فربه ای دارید روزی شما فراخ می شود و نعمت و برکت خواهید یافت. اگر گسی گوسفندی به شما بدهد او شما را متنعم می کند و چنانچه گوسفندی لاغر باشد نشان عسرت است و تنگدستی. اگر گوسفند فربه ای داشته باشید در خواب ببینید آن را می فروشید کفران نعمت می کنید و نشان آن است که به همین علت نعمت و روزی شما تنگ و گرفته می شود ولی اگر گوسفند چاقی را در خواب بخرید بسیار نیکو است و خبر از این است که روزی می یابید و نعمت بر شما زیاد می شود. برخی نوشته اند گوسفند ماده نعمتی است که از سوی یک زن به بیننده خواب می رسد. اگر در خواب ببینید گله هست و شما چوپان آن گله هستید به ریاست و بزرگی می رسید و عده ای به فرمان شما در خواهند آمد که البته این بستگی به شغل و حرفه شما دارد. جوانی در خواب دید که چوپان شده و گله ای گوسفند را در صحرا می چراند. معبر به او گفت (بر قومی مهتری خواهی یافت. سالی چند گذشت. جوان که تصادفا آن معبر را دید به او گفت (به خاطر داری؟ تو یک روز به من گفتی بر قومی مهتری خواهم یافت نه فقط مهمتر یک قوم نشده ام بلکه پدرم را که نان آور خانه بود از دست دادم) معبر پرسید (الان چه می کنی ؟) گفت (دکان پدرم را اداره می کنم و با درآمد همان دکان هم زن و فرزند خودم را هم نان می دهم و هم مادر و چهار خواهر و برادرم را نگه داری می کنم) معبر گفت (پس من خلاف نگفتم چرا که الان مهتر قومی هستی که آن ها چون گوسفندان در پناه تو هستند و چنانچه آن ها را به حال خود واگذاری به وسیله گرگان دریده خواهند شد) به هر حال دیدن گوسفند در خواب نیکو است و گوشت گوسفند نیز نعمت است اما پخته آن بهتر از خام آن است. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ چیدن پشم گوسفندان در خواب، علامت آن است که از کارهای خود سود فراوانی به دست خواهید آورد.
۲ـ دیدن گله گوسفند در خواب، نشانه آن است که مزرعه داران به شادمانی و سود فراوانی دست خواهند یافت.
۳ـ اگر خواب ببینید گوسفندان گله ای مریض و لاغر شده اند، نشانه آن است که به خاطر عملی شدن نقشه هایتان نومید خواهید شد.
۴ـ خوردن گوشت گوسفند در خواب، نشانه آن است که افراد بدخلق احساسات شما را نادیده خواهند گرفت و به شما اهانت خواهند کرد.
دیدن گوسفند درخواب بر پنج وجه است. اول: مهتری وسروری. دوم: زنی بزرگ ومهم. سوم: مال. چهارم:فرمان روایی. پنجم: جاه ومقام و منفعت یافتن.
اگر در خواب بیند که بز و میشی داشت، دلیل که از بزرگی مال حاصل کند. اگر بیند که شاخهای بز و میش، قوی بود، دلیل که بیننده خواب توانا شود. اگر بیند که بز و میش بسیار داشت و دانست که ملک اوست، دلیل است به قدر آن منفعت یابد و نیز گویند به عدد هر میشی، بزرگی یابد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
گوسفند
فرهنگ گویش مازندرانی