جدول جو
جدول جو

معنی گوراشکو - جستجوی لغت در جدول جو

گوراشکو
گورکن، رودک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ)
ده کوچکی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان واقع در 28 هزارگزی جنوب خاوری سوران و یک هزارگزی خاور راه مالرو سوران به ایرافشان که 45 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
مخفف گوشت کوب، کوبندۀ گوشت،
در تداول عامه آلتی چوبین و گاه فلزین که کوفتن دیگ افزار آبگوشت را بکار است، رجوع به گوشت کوب شود
لغت نامه دهخدا
(گِ گِ)
ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان که در 4000 گزی شمال خاوری راور و6000 گزی خاور راه فرعی راور به مشهد واقع شده و سکنۀ آن 15 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
آلتی چوبین و گاه فلزی که برای کوفتن دیگ افزار آبگوشت استعمال شود، ساطور قصابان
فرهنگ لغت هوشیار
چهار تکه
فرهنگ گویش مازندرانی
از روستاهای واقع در منطقه ی تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی