جدول جو
جدول جو

معنی گوتیک - جستجوی لغت در جدول جو

گوتیک
(گُ)
سبکی از معماری که آن را ’اژی وال’ نیز نامند. سبک معماری گوتیک که از قرن دوازدهم میلادی آغاز شد. (فرهنگ فرانسه به فارسی سعید نفیسی). پیرنیا (ایران باستان ج 3 ص 2716) این اصطلاح را به ’شیوۀ جناقی’ ترجمه کرده است
لغت نامه دهخدا
گوتیک
بنگرید به گتی گتیک کتی
تصویری از گوتیک
تصویر گوتیک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فیلم گوتیک
تصویر فیلم گوتیک
فیلم های گوتیک (Gothic Film) به طور کلی به فیلم هایی اشاره دارند که از عناصر و سبک های هنری گوتیک الهام می گیرند. این سبک معماری و هنری از دوران متوسطه اروپا است که با تیره ترین و شاعرانه ترین جنبه های آن ارتباط دارد.
در سینما، فیلم های گوتیک معمولاً به فیلم هایی اطلاق می شود که دارای اجوای مهیب، تاریک و شاعرانه هستند، و از المان هایی نظیر قصورهای قدیمی، جنگل های تاریک، خدایان و شیاطین، و شخصیت هایی که درگیر مسائل مرموز و غمگین هستند، استفاده می کنند. این فیلم ها ممکن است از زوایای دوربینی تاریک و نورپردازی های متمایل به سایه استفاده کنند تا احساسات نگرانی، ترس، و غم را تقویت کنند.
به عنوان مثال، فیلم هایی مانند `نخستین زن در یک موضوع خانه`
فیلمی که از قواعد رمان های گوتیک پیروی می کند. به عبارت دیگر، فیلمی که در فضاهای غریبی مانند یک قصر قدیمی می گذرد، رویدادهای عجیبی در آن اتفاق می افتد، اغلب شخصیتی با چهره ای شیطانی و قدرتمند در فیلم حضور دارد، قهرمان زن فیلم معصوم و آسیب پذیر است و گهگاه حضور عناصر ماوراء الطبیعه در فیلم حس می شود. برای مثال فیلم هایی مانند ربکا ساخته آلفرد هیچکاک و برخی از فیلم های دراکولایی.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از گویک
تصویر گویک
گوی کوچک، تکمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گتیک
تصویر گتیک
باستانی، کهن، بسیار قدیم، سبکی از معماری که در آن ساختن طاق های قوسی و بیضوی، برپا داشتن ستون ها، مجسمه ها و ترکیبات دیگر در بنا معمول شد
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
گوتلاند. قسمت جنوبی سوئد که در دو طرف دریاچۀ وترن قرار گرفته است. دشتهای گوتی غربی برای تربیت دام آماده و زمینهای گوتی شرقی زراعتی است
لغت نامه دهخدا
طایفه ای از ساکنان قدیم زاگروس که محلشان شمال و مشرق شهرزور بوده است. این گروه نارامسین (یکی از پادشاهان اکد را شکست داده بر بابل مسلطشدند و پس از چند سال نخست همسایۀ جنوبی خود یعنی لولوبی ها را ضربتی هولناک زدند ولی در شهرزور نایستاده فروتر رفتند. در این وقت پادشاه اکد شارکالی شاری نام داشت که نوۀ نارامسین بود (2711-2688 قبل از میلاد) ، دلیرانه برای جلوگیری از این سیل پیش آمد. در یکی از سالنامه های این پادشاه اشاره به لشکرکشی ضد گوتی ها مسطور است. در سالنامۀ دیگر گوید: ’من پادشاه گوتی را که شرلک نام داشت اسیر کردم’، ولی پادشاه اکد نتیجه ای نگرفت و خود شکار گوتیان گردید. هجوم طوایف گوتی به بین النهرین نخستین هجومی است که تاریخ آسیای غربی قدیم ذکر آن را باقی گذاشته است. از اسناد موجود پیداست که گوتیان مردمی وحشی و سخت دل بوده و ولایت آباد بین النهرین را غرقۀ خون و طعمه آتش کرده اند. نویسندگان متأخر در کتیبه هابسی نفرین و لعنت بر این طایفه فرستاده و از ظلم آنان نالیده اند، مثلاً گفته اند: این طایفه دشمن خدایان بودند و سلطنت سومر را به کوهستان نقل دادند و تخم خلاف و فساد را در این سرزمین پراکندند. در نظر بابلیان که مردمی قانون شناس و نظم دان بودند بدترین چیز بی سلطانی بود، از این جهت در حق گوتیان نوشته اند که این قوم رئیس و پادشاهی نداشتند مگر پس از آنکه بر بین النهرین مسلط شدند. گویا علت اینکه بابلیان معتقد بوده اند که آن قوم سلطان نداشته اند آن است که چنانکه گفتیم در آغاز حملۀ رئیس آنان به دست شارکالی شاری پادشاه بابل کشته شد و با وجود از میان رفتن سردار خوداز حمله بازنایستادند. اما درباب توحش آنان می توان گفت که خالی از صحت نیست زیرا که در زمان فرمانروایی آنان بر بابل سلسلۀ اسناد سیاسی و اقتصادی قطع شده است معلوم میشود در این شئون اختلالی رخ داده است.
علت سرازیر شدن گوتی ها به بین النهرین ممکن است فشاری باشد که از جانب شمال و مشرق از طرف قبایل هند و ایرانی بر آنها وارد شده است. از تاریخ تسلط گوتی ها بر بابل زمین اطلاع بسیاری در دست نداریم مگر نام پادشاهان آنها که در دو فهرست مندرج است میان این دو فهرست اختلاف بسیار است چون بسی از این پادشاهان در مدت سلطنت مساوی هستند شخص تعجب می کند و از صحت فهرست ها به شک می افتد. نکتۀ دیگر که از این فهرست ها برمی آید انقلاب و آشوب آن سرزمین است زیرا که مدت پادشاهی اکثر این سلاطین کوتاه بوده است. مطابق نص یکی از این فهرست ها مدت تسلط گوتی ها 124 سال بوده ولی فهرست دیگر مصرح است که 125 سال و 40 روز پادشاهی رانده اند. اگرچه قاعدهً نمی توان در صحت حساب دبیران بابلی شک کرد ولی چون اجزاء فهرست را جمع میکنیم بیش از 91 سال و 40 روز نمی شود. معلوم نیست علت این تفاوت چیست، ازاین رو آشکار است که هنوز اطلاعات بسیاری میتوان راجعبه احوال گوتیان به دست آورد. در پایان عهد تسلط گوتی ها نفوذ تمدن نیرومند بابلی در آن قوم مؤثر افتادو درواقع بابلی مآب شدند، ظاهراً دبیران بابلی که آن فهرست ها را جمع کرده اند این سلاطین اخیر را جزء گوتی ها نشمردند و تفاوت فهرست ها از این جهت است.
صورت فهرست اول
3 سال ایمتا (که اسم صحیح او ایم بیات است)
6 ’ این گیشو
6 ’ کی کی لگب
6 ’ شولمه
6 ’ الولومش
5 ’ الی ماباکش
6 ’ ایگش هوش
15 ’ ایرلگب
3 ’ ایباته
3 ’ ایارلا
1 ’ کوروم
3 ’...ندین
2 ’...رابوم
2 ’ ایراروم
1 ’ ایبرانوم
2 ’ هابلوم
2 ’ پوزورسین پسر هابلوم
7 ’ ایارلاگاندا
7 ’...
40 روز تیریگان.
پایتخت گوتی ها را شهر ارپها نزدیک کرکوک دانسته اند و این درست نیست. سبب اشتباه آن است که گوتی ها بعد از تصرف شهر سیپار نزدیک بابل مجسمۀ آنونیت خدای آنجا را به شهر آرپها نقل کردند. این اشتباه از سوء ترجمه کتیبۀ نابونائید است که در قسطنطنیه است. بعضی پایتخت آنان را سوبارتور (آشور) دانسته اند.
در آثار قدیم بابل کنیزکان گوتی نژاد را ستوده اند و آنها را مامروتی خوانده اند که به معنی صاحب بشره یا موی روشن است، از این حیث با زنان سومری و آکدی تفاوت کلی داشته اند. راجعبه دیانت گوتی ها اسناد بسیاری در بین نیست. یکی از سلاطین گوتی موسوم به لامیراب کتیبه ای به خط و زبان آکدی گذاشته و از خدای گوتیوم و ایشتاروسین خدایان بابل درخواست کرده که آن کتیبه را از فساد نگه دارند. از زبان گوتیها چیزی معلوم نشده است، جز اسم چند پادشاه که مذکور شد پرشایل که یکی از اساتید باستان شناسی است از تحقیق در این اسماء استنباط کرده است که گوتیان سامی نژاد نبوده اند و از مقایسه با سایر آثار می توان گفت که گوتیان از طوایف آریاتیک بوده اند یعنی نخستین موجی از مهاجرین مرکز آسیا که آثارشان به دست آمده است. عجب این است که بعضی از بلاد بابلستان در عهد سلطۀ این طایفه رونق وآبادی بسیار یافته است. گوتیها حکام بابلی را (که به زبان بابلی ایشکو گویند) به شرط اطاعت بر جای گذاشته اند، یکی از این ایشکوها که حاکم شهر اوما بوده، گوید: در عهد سلطنت 35سالۀ سیوم پادشاه گوتی ولایت ما در خصب نعمت بود. از آثار پیداست که یکی از پادشاهان این طایفه که نامش مذکور شد یعنی لاسیراب مقداری اسلحه نذر خدای خود کرده است و این تقلیدی از رسم قدمای بین النهرین است. در موزۀ لوور قطعه سنگی است از دورۀ سلاطین سلسلۀ نخستین بابل (2000 سال قبل از میلاد) در پشت این سنگ کتیبۀ مبسوطی دیده می شود حاکی از تسخیر ولایت آرپها که جزو کشور گوتیها در سرحد شرقی بوده است. اسنادی که معروف به الواح کرکوک است در مکان شهر باستانی آرپها به دست آمده که محل مستحکم گوتیها به شمار می آمده در مشرق کشور آشور. بنابر جدولی که در شهر نیپور کشف شده پادشاه گوتی انری داپی زیر نام داشته و قلمرو خویش را وسعتی فوق العاده داده است. آخرین پادشاه گوتی تیریگان چهل روز بیشتر سلطنت نراند و به دست اوتون لگال پادشاه شهر ارخ (سومر) از پای درآمد و بعد از 125 سال دست گوتی ها از بابل کوتاه شد. پس از بازگشت این قوم به کوهستان خود چیز بسیاری از آنها شنیده نشده است. درنتیجۀ انقراض دولت گوتی در ناحیۀ زاگروس ملوک الطوایف پیدا شدند و در بابل و ایلام نیز امراء جزء استقلال یافتند. نام اکثر این دول کوچک جدید را که از تجزیۀ سلطنت گوتی پدیدار گشت می دانیم زیرا که به واسطۀکتیبه های سارگن سابق الذکر با بعضی از آنها آشنا هستیم. (نقل از کتاب کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشید یاسمی صص 27-33). رجوع به تاریخ ایران تألیف سایکس ترجمه فخر داعی ج 1 ص 89 و تاریخ ایران باستان تألیف پیرنیا ج 1 ص 116 شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 17هزارگزی جنوب قاین و 9هزارگزی باختر راه شوسۀ عمومی قاین به بیرجند، کوهستانی و هوای آن معتدل است و 143 تن سکنه دارد، آب آن از قنات، محصول آن غلات زعفران و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است و راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(گُ یِ)
خاورشناس فرانسوی که کتاب ’حی بن یقظان’ ابن طفیل را منتشر کرد (1900 میلادی). وی کتاب ’الفرق بین الدین و الفلسفه’ ابن رشد را نیز ترجمه کرده است (1909)
ارماند (1837- 1920 میلادی). شیمیدان و پزشک فرانسوی که در ناربن متولد شد. وی درباره آلکالوئیدها، مرکبات آلی ارسنیکی و آبهای معدنی مطالعاتی کرده است
نجیب زاده ای از اهالی بورگنی که ریاست پیشقراولان جنگ صلیبی اول را به عهده داشت. وی در سال 1096 میلادی در نزدیکی نیسه درگذشت
لغت نامه دهخدا
(گَ / گُو)
نوعی از پیمانه باشد. (آنندراج از فرهنگ فرنگ). گونیز. کیل و قفیز. (شعوری ج 2 ص 298) :
شده احسان را طبعش چنان تیز
دهد سیم و زرش با کیل و گوتیز.
میرنظمی
لغت نامه دهخدا
(یِ)
پیر ژزف (1732- 1813 میلادی). حکاک و کنده کار فرانسوی که در بارسوراب متولد شد. هنر او به شیوۀ لویی چهاردهم شبیه است
لغت نامه دهخدا
(یَ)
گوی کوچک. گوی خرد. گویچه، تکمۀ گوی گریبان. (برهان) (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ شعوری) (آنندراج). گوی گریبان و گوی که بر سر ازار بندند. و گوی که بر سر فرج باشد. (بهار عجم) (آنندراج) :
سیلی خورد از گویک زهدانی خاتون
هر نطفۀ افسرده که جست از کمر تو.
سنایی (از بهار عجم).
دجه، گویک پیراهن. قعموط، گویک گوی گردانک. و قعموطه، گویک. (منتهی الارب) ، زهدان رحم را و زه نطفه را گویند. (بهار عجم) (آنندراج) ، گلوله ای که جعل گرداند و آن سرگین چهارپایان باشد: دحروجه، گویک گوه گردان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
گوی کوچک گویچه: بر جیب و کله نهند پس تر آن قوقه لعل و گویک زر. (تحفه العراقین)، تکمه گوی گریبان، گویی که بر سر فرج باشد: سیلی خورد از گویک زهدانی خاتون هر نطفه افسرده که جست از کمر تو. (سنائی)، زهدان رحم، سرگین چهار پایان که جعل آن را میگرداند
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بر گرفته از نامواژه ی} گوتس {تنده کاری گونه ای از مهرازی (معماری سنج خرد ناب) با کاربرد بام های تنده یا سراشیب و کمانه های جناغی، زمخت، ارامک (وحشی) منسوب به گت منسوب به قوم گت، سبک هنری که در فرانسه در اواخر قرن 12 م. بوجود آمد و در سراسر دوره قرون وسطی تا اواسط قر. 16 در اروپا معمول بود. اصطلاح گتیک (گتی) در قرن 16 متداول گردید و منظور اصلی موجدان این اصطلاح تحقیر این سبک بود زیرا مردم آن دوران که در نتیجه تحقیقات باستانشناسی فریفته هنر روم شده بودند تصور میکردند که این سبک متعلق باقوام نیمه وحشی گت است. مختصات این سبک را باید در نوع معماری قرنهای 16- 12 م. جستجو کرد معماری گتی نقاشی و پیکر تراشی را بخدمت خود در آورد. خصایص این سبک ازین قرار است: الف - استعمال طاق بشکل چلیپا های بیضوی. ب - عمومیت دادن قوس جناقی بجای قوس هلالی. ج - استعمال ستونی که انتهای آن نیم طاق دارد. و آن نوعی قوس اتکایی است. د - اختراع اشکال جدید برای تزیین ابنیه
فرهنگ لغت هوشیار
((گُ تِ))
شیوه معماری اروپای باختری از قرن 12 تا 16 م. که از ویژگی های آن تکرار عناصر بلندی ساختمان و به کارگیری تاق های نوک تیز و شیشه های پر نقش و نگار بود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بوتیک
تصویر بوتیک
مغازه ای که در آن لباس، کفش، عطر و مانند آن فروخته می شود
فرهنگ فارسی معین
دکان، لوکس فروشی، مغازه
فرهنگ واژه مترادف متضاد