جدول جو
جدول جو

معنی گوتاج - جستجوی لغت در جدول جو

گوتاج
شخم دوباره ی شالیزار در هنگام مرزبندی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ آلْوْ)
شهری از آلمان شرقی که در کنار کوهستان تورینگروالد واقع شده و دارای 57800 تن جمعیت است. کلیسایی از قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی و مؤسسۀ علوم جغرافی که به سال 1786 به دست ژوستوس پرتس تأسیس شد در این شهر باقی است. فلزکاری و ماشین آلات سازی و چینی سازی آن شهرت دارد
لغت نامه دهخدا
نوعی حلوا لابرلا کولانج: گولانج و گوشت و گرده و گوزآب و گادنی گرمابه و گل و گل و گنجینه و گلیم، نانی است نازک و لطیف که از سفیده تخم مرغ و نشاسته پزند و در شربت قند اندازند و خورند گلاج
فرهنگ لغت هوشیار
پهن خشکیده ی گاو که جهت سوخت مصرف شود
فرهنگ گویش مازندرانی