- گواچو
- تاب، نوعی وسیلۀ بازی شامل رشته ای محکم و نشیمنگاهی آویزان در وسط آن که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد و در هوا به جلو و عقب حرکت می دهند، سابود، بازام، بادپیچ، نرموره، پالوازه، آورک، بازپیچ، اورک
معنی گواچو - جستجوی لغت در جدول جو
- گواچو
- ریسمانی است که از درختی آویزند و بر آن نشینند و در هوا تاب خورند گواچه تاب گازره باد پیچ
- گواچو ((گُ))
- ریسمانی است که از درختی آویزند و بر آن نشینند و در هوا تاب خورند، گواچه، تاب، گازره، بادپیچ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریسمانی است که از درختی آویزند و بر آن نشینند و در هوا تاب خورند گواچه تاب گازره باد پیچ
گیاهی است از رده دو لپه ییهای جدا گلبرگ که سر دسته خاصی بنام تیره گواچها تیره سدابها محسوب میدارند. این گیاه بصورت درختچه است و برگهایش گرد و دوتایی و بویش نامطبوع و میوه اش گلابی شکل است. درختچه مذکور در اکثر صحاری خراسان و کرمان و یزد و دیگر نقاط خشک و استپی ایران میروید قیچ غیچ. یا تیره گواچها. تیره ایست از گیاهان دو لپه یی جدا گلبرگ که گیاه گواچ سردسته آنها است. اکثر گیاهان این تیره مخصوص نواحی گرم هستند مانند گایاک که در نواحی استوایی آمریکا و جزایر آنتیل و فلوریدا میروید