جدول جو
جدول جو

معنی گواهی - جستجوی لغت در جدول جو

گواهی
شهادت، برای مثال دل من همی داد گفتی گوایی / که باشد مرا روزی از تو جدایی (فرخی - ۳۹۴)
گواهی خواستن: از کسی شهادت خواستن، به شهادت طلبیدن
گواهی دادن: شهادت دادن
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
فرهنگ فارسی عمید
گواهی
(گُ)
شهادت. (آنندراج) (دهار) : بس است او برای گواهی. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 319). من به اعتماد تو تعلق به گواهی درخت کردم. (کلیله و دمنه). میعادی معین گشت که قاضی... به گواهی درخت حکم کند. (کلیله و دمنه).
مرا ز خضر طریقت نصیحتی یاد است
که بی گواهی خاطر به هیچ راه مرو.
صائب
لغت نامه دهخدا
گواهی
شهادت
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
فرهنگ لغت هوشیار
گواهی
شهادت، تأیید و تصدیق درستی یا نادرستی امری
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
فرهنگ فارسی معین
گواهی
استشهاد، شهادت
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
فرهنگ واژه فارسی سره
گواهی
استشهاد، تایید، تصدیق، شهادت، تاییدیه، گواهی نامه، مدرک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گواهی
شهادةً
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به عربی
گواهی
Certification
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
گواهی
certification
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
گواهی
certificazione
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
گواهی
certificação
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
گواهی
Zertifizierung
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به آلمانی
گواهی
certyfikacja
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به لهستانی
گواهی
сертификация
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به روسی
گواهی
сертифікація
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
گواهی
certificación
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
گواهی
শংসাপত্র
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به بنگالی
گواهی
سرٹیفیکیشن
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به اردو
گواهی
certificering
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به هلندی
گواهی
การรับรอง
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به تایلندی
گواهی
cheti
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
گواهی
sertifika
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
گواهی
証明書
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
گواهی
认证
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به چینی
گواهی
인증
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به کره ای
گواهی
sertifikasi
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
گواهی
प्रमाणपत्र
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به هندی
گواهی
הסמכה
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نواهی
تصویر نواهی
جمع واژۀ ناهیه، نهی کننده، بازدارنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع، رادع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تواهی
تصویر تواهی
تباهی، خرابی، فساد، نابودی
فرهنگ فارسی عمید
شهادت گواه بودن: عمری است پادشا ها، کز می تهی است جامم اینک ز بنده دعوی و ز محتسب گواهی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواهی
تصویر تواهی
فساد ضایع شدن، نابودی
فرهنگ لغت هوشیار
قید تردید است یالله یا خواه... خواه. توضینح گاه (خواهی) دو بار آید (نظیر (خواه) : (هر دایره خواهی بزرگ باش و خواهی خرد)، (التفهیم) و گاه یکبار: (اگر خواهی گویی که آن عمود است که از یک سر قوس فرود آید) (التفهیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دواهی
تصویر دواهی
کارهای سخت، امور عظیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواهی
تصویر خواهی
طلبی
فرهنگ واژه فارسی سره