حالت و چگونگی ده زبان، پرحرفی و زیادگویی. (ناظم الاطباء) ، کنایه از هرلحظه چیزی گفتن وبر حرف خود ثابت نبودن است. (آنندراج) : چون نکردی یک زبانی لاله وار ده زبانی نیز چون سوسن مکن. سیدحسن غزنوی. با نسیم خانه زاد بوستان دوستی ای گل رعنا چو سوسن ده زبانی می کنی. حکیم شفایی (از آنندراج). و رجوع به ده زبان شود
حالت و چگونگی ده زبان، پرحرفی و زیادگویی. (ناظم الاطباء) ، کنایه از هرلحظه چیزی گفتن وبر حرف خود ثابت نبودن است. (آنندراج) : چون نکردی یک زبانی لاله وار ده زبانی نیز چون سوسن مکن. سیدحسن غزنوی. با نسیم خانه زاد بوستان دوستی ای گل رعنا چو سوسن ده زبانی می کنی. حکیم شفایی (از آنندراج). و رجوع به ده زبان شود
کنایه از چار عناصر است که به چار زبانیۀ دوزخ تشبیه شده است. (انجمن آرای ناصری) : اسیر طبعمخالف مدار جان و خرد زبون چارزبانی مکن دو حور لقا. خاقانی (از انجمن آرا)
کنایه از چار عناصر است که به چار زبانیۀ دوزخ تشبیه شده است. (انجمن آرای ناصری) : اسیر طبعمخالف مدار جان و خرد زبون چارزبانی مکن دو حور لقا. خاقانی (از انجمن آرا)