جدول جو
جدول جو

معنی گندایی - جستجوی لغت در جدول جو

گندایی
(گَ)
گنده شدن. عفونت. نتن. و رجوع به گندا و گندای شود
لغت نامه دهخدا
گندایی
بدبویی عفونت
تصویری از گندایی
تصویر گندایی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گدایی
تصویر گدایی
کار و پیشۀ گدا، برای مثال طمع از خلق گدایی باشد/ گر همه حاتم طایی باشد (جامی۴ - ۶۶۵)
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
فالگو. فالگیر. رمال. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ)
به رنگ گندنا و به شکل گندنا:
از خون دشمن تو گر سرخ رو نباشد
سرسبزیش مبادا شمشیر گندنایی.
رفیع الدین لنبانی
لغت نامه دهخدا
(گُ)
توانائی گنجیدن. (ناظم الاطباء). گنجایش:
گفت اکنون چون منی ای من درآ
نیست گنجایی دو من در یک سرا.
مولوی (مثنوی چ خاور ص 61).
، توانائی. قدرت. (ناظم الاطباء).
- گنجایی داشتن، ظرفیت و گنجایش داشتن: این مملکتی است که طفیلی را گنجایی دارد. (نفحات الانس جامی). او به مکنت و ثروت و خیول و دواب و غنایم به مرتبه ای بود که در ساحت اردبیل گنجایی نداشت. (عالم آرای عباسی چ امیرکبیر ج 1 ص 10).
- گنجایی یافتن، گنجیدن و گنجایش یافتن: چاپلوسی و خدمت می کند تا در دل شیخ گنجایی یابد. (فیه مافیه)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
منسوب است به اندابن عدی بن تجیب و آن بطنی از تجیب است و از آن قوم است ابوعمرو سالم بن غیلان اندایی در گذشته به سال 153 ه. ق. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
عمل گدا شغل گدا دریوزه کدیه: طمع از خلق گدایی باشد گر همه حاتم طایی باشد، (جامی) یا به گدایی افتادن، گدا شدن تهیدست گردیدن: بعد از یکی دو سال پولها خرج شد و بگدایی افتادند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مندایی
تصویر مندایی
ماندایی
فرهنگ لغت هوشیار
گنجایش: گفت اکنون چون منی ای من درآ نیست گنجایش دو من در یک سرا. (مثنوی)، توانایی گنجیدن: محبت اغیار را در باطن وی گنجایی نمیاید، توانایی قدرت
فرهنگ لغت هوشیار
جادوگری سحر احکام نجوم: کسب کردن بکندا یی و بکاهنی و شعبده و جز از آن محرم و محظور است
فرهنگ لغت هوشیار
بشکل گندنا: از خون دشمن تو گر سرخ رو نباشد سر سبزیش مبادا شمشیر گندنایی. (رفیع لبنانی)، برنگ گندنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
((گَ یا گِ))
عمل خواستن پول و کمک مالی از دیگران برای گذران زندگی، کار گدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
متسوّلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
Beggarly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
mendiant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
מקבץ נדבות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
بھیک مانگنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
ভিখারি মতো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
คล้ายขอทาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
kama ombaomba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
dilenci gibi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
乞食のような
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
乞丐般的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
bedelaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
거지처럼
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
seperti pengemis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
भिखारी जैसा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
mendicante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
mendigo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
жалкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
żebraczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
bettelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
mendigo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گدایی
تصویر گدایی
жебрацький
دیکشنری فارسی به اوکراینی