جدول جو
جدول جو

معنی گنبد - جستجوی لغت در جدول جو

گنبد
سقف یا ساختمان بیضی شکل که غالباً با آجر بر فراز معابد و مساجد و یا قبور و آرامگاه ها می سازند
گنبد کبود: کنایه از آسمان، گنبد لاجوردی
گنبد لاجوردی: کنایه از آسمان، گنبد کبود
گنبد گل: کنایه از غنچۀ گل
گنبد طارونی: کنایه از آسمان، برای مثال ای گردگرد گنبد طارونی / یک بارگی بدین عجبی چونی؟ (ناصرخسرو - ۳۸۱)
تصویری از گنبد
تصویر گنبد
فرهنگ فارسی عمید
گنبد
نوعی عمارت باشد مدور که از خشت و گل و آجر سازند
تصویری از گنبد
تصویر گنبد
فرهنگ لغت هوشیار
گنبد
((گُ بَ))
قبّه و برآمدگی که بر بالای معابد و مساجد می سازند
تصویری از گنبد
تصویر گنبد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
منسوب به گنبد: بشکل گنبد، گنبد، خیمه که بیک ستون بر پای باشد
فرهنگ لغت هوشیار
گنبد، غنچه گل. غنچه گل: گنبد نیلوفری گنبده گل شود پیش سنانت کزوست قصر ممالک متین. (خاقانی)، پیاله کاسه، نوعی جست حیوانات (آهو اسب و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
به شکل گنبد، خیمه کوچک، جست و خیز کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
به شکل گنبد، خیمۀ کوچکی که بر یک ستون استوار شود، نوعی جست و خیز
فرهنگ فارسی عمید
गुंबद जैसा
دیکشنری فارسی به هندی
หลังคากระเบื้อง
دیکشنری فارسی به تایلندی
গম্বুজের মতো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تنبد
تصویر تنبد
خاموشی و سکوت و نوبه تب و لرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنبد
تصویر شنبد
اولین روز هفته: شنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنبد
تصویر شنبد
((شَ بَ))
شنبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گهبد
تصویر گهبد
((گَ بَ یا بُ))
خداوند رتبه و مقام، صاحب مسند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گهبد
تصویر گهبد
خزانه دار، نقاد، صراف، صیرفی، مأمور خراج، جهبذ، دانشمند بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گهبد
تصویر گهبد
خزانه دار، صراف
فرهنگ فارسی عمید