جدول جو
جدول جو

معنی گنابادی - جستجوی لغت در جدول جو

گنابادی
(گُ)
امیر حاج حسینی. از شعرای شیعۀ سادات جنابد خراسان معاصر امیر علیشیر نوایی. رجوع به امیر حاج حسینی و ریحانه الادب ج 1 ص 108 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سکۀ نقره به وزن نیم مثقال (نصف قران) که در زمان قاجاریه رواج داشته. این سکه را رئیس ایل جوان شیر در پناه آباد (قلعۀ شوشی) ضرب کرده بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
نیستی، عدم، نابودی، در تصوف فنا
فرهنگ فارسی عمید
(گَ / گِ)
سرگدا. رئیس گدایان. شغلی بود در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه برای ریاست گدایان
لغت نامه دهخدا
(گُ)
شهر گناباد که نام سابق آن جونمید بوده در 286هزارگزی مشهد و 212هزارگزی بیرجند، در سر سه راهی زاهدان و مشهد و یزد واقع شده و مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 58 درجه و 41 دقیقه، عرض 34 درجه و 21 دقیقه. بطوری که آثارو علائم نشان میدهد گناباد یکی از شهرهای قدیمی است که در زمان سلاطین هخامنشی ایجاد شده، برای اثبات مدعا قرائنی وجود دارد، از قبیل قبر پیران ویسه قلعۀ فرود و قلعۀ رستم و قریۀ معروف پشنگ که در اصطلاح محلی معروفند. این شهر با وجود اینکه در سر راه تجارتی زاهدان به یزد قرار گرفته ترقی قابل ملاحظه ای نکرده است. جز یک خیابان شمالی جنوبی جدیدالاحداث، بقیۀ معابر تغییراتی نکرده است. زندگانی آنان نیز بطور ساده و مانند دهاتی ها انجام میگیرد. این شهر دارای قریب 7333 تن جمعیت، 104 باب مغازه مختلف، یک بیمارستان 30تختخوابی و بهداری، یک دبیرستان و دو دبستان می باشد. آب مشروبی شهر از دو رشته قنات که از براکوه بطرف شهر کشیده شده و عمق آنها به 350 الی 400 گز میرسد وآب آنها هیچ وقت رو به نقصان نمی گذارد تأمین می شود. از آثار تاریخی آن مسجدجامع است که مربوط به قرن هفتم هجری است و کتیبه هائی بخط کوفی در آن نوشته شده است. در 30هزارگزی جنوب باختری آن نیز محلی است به نام ارک فرود که در بالای ارتفاعات واقع شده است. مطلعین محل اظهار میدارند که در زیر این کوه، غاری وجود دارد که دو مدخل خاوری و باختری دارد، لیکن تاکنون کسی موفق نشده به داخل آن برود. دیگر از آثار تاریخی گناباد قبر پیران ویسه است که در بالای ارتفاعات مجاورزیبد می باشد. در ارک فرود آبشارهای متعددی وجود دارد که ارتفاع آنها تا چهل گز میرسد و در موقع فراوانی آب، تماشائی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(گَ / گِ)
امساک در خرج. خست نمودن. به قدرضرورت خرج نکردن: گدابازی درآوردن. گدابازی کردن
لغت نامه دهخدا
(گُ نِ)
شهری است از بلاد بین نیریز و داراب و فسا (در جنوب شهر خیر و شمال شرقی فسا و جنوب غربی نیریز) معرب آن جشناباد است. (تاریخ مغول ص 381)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
عیب داشتن و ناقص بودن قافیه:
بیک قافیۀ سند عیبی نباشد
نگویی که ناید ز من سندبادی.
انوری (دیوان ص 462)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
نسبت است به کلاباد که محله ای بزرگ در بخارا در قسمت بالای شهراست. (از انساب سمعانی)
نسبت است به کلاباد که محله ای است در نیشابور و جلابادش خوانند. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
عمل گنجبان. نگاهداری گنج. رجوع به گنجبان شود
لغت نامه دهخدا
سکه ای از نقره معادل نیم ریال که آنرا منسوب به پناه آباد (قله شوش) دانسته اند که در آنجا ضرب شده و (پناه آبادی) نام داشته. این کلمه به (پناه آباد) و بعد به (پناباد) تبدیل یافته است پناباد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
نیستی عدم فنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابلدی
تصویر نابلدی
راه نشناختن، عدم مهارت ناشیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناباکی
تصویر ناباکی
بی باکی، تهور: (و او کودکی بیست و دو ساله بود و درسیاست و ناباکی و تدبیرپادشاهی بغایت کمال بود) (در عقوبت ایشان را بدان فسادهای ایشان و ناباکی ایشان در کشتن یحیی و زکریالله)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گدابازی
تصویر گدابازی
کم خرج کردن، در خرج کردن امساک نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پناباد
تصویر پناباد
((پَ))
سکه نقره به وزن نیم مثقال، رایج در زمان قاجاریه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
اضمحلال، هلاکت، اتلاف، انهدام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
Annihilation, Eradication
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
annihilation, éradication
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
aniquilação, erradicação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
ধ্বংস , নির্মূল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
全滅 , 根絶
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
灭绝 , 根除
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
maangamizi, kuondoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
전멸 , 근절
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
yok etme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
annientamento, eliminazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
संहार , उन्मूलन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
aniquilación, erradicación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
Vernichtung, Ausrottung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
vernietiging, uitroeiing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
знищення , ліквідація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
уничтожение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
anihilacja, likwidacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نابودی
تصویر نابودی
השמדה
دیکشنری فارسی به عبری