گلگشت گردش در گلزار، جای گردش و تفرج در صحرا و گلزارگردش در گلزار، جای گردش و تفرج در صحرا و گلزار تصویر گلگشت فرهنگ فارسی عمید
گلگشت گشت و سیر در میان گلها، گشت سیر (مطلقا)، گلزار گلستان: نقد هستی چو میرود باری صرف گلگشت و گلستان باشدگشت و سیر در میان گلها، گشت سیر (مطلقا)، گلزار گلستان: نقد هستی چو میرود باری صرف گلگشت و گلستان باشد فرهنگ لغت هوشیار
گلگشت ((~. گَ)) گردش در گلزار، جای تفریح و گردش در گلزارگردش در گلزار، جای تفریح و گردش در گلزار تصویر گلگشت فرهنگ فارسی معین