جدول جو
جدول جو

معنی گلگاو - جستجوی لغت در جدول جو

گلگاو(گُ)
فراوردۀ درخت بلوط. (درختان جنگلی ایران تألیف ثابتی ص 210). یکی از محصولات بلوط. قلقات. قلقاف. رجوع به بلوط شود
لغت نامه دهخدا
گلگاو
اجسام کروی شکلی بقطر 10 تا 12 میلیمتر که دارای برجستگیهای متعدد است و بر اثر گزش حشره مخصوصی بنام سینیپس کالائه تینکتوریائه بر روی جوانه های درخت بلوط ظاهر میشود و آنها را بنامهای مازو مازوج برارمازو برارمازی قلقات گلوان زشگه کره خرنوک یا سه چک مازورو سکانیز مینامند. این اجسام دارای تانن بسیار هستند و بعنوان قابض قوی در پزشکی بکار میروند و بعلاوه در صنعت جهت تهیه مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در دباغی مورد استفاده قرار میگیرند. اجسام مزبور محل رشد تخمهای حشره مذکور در فوق اند و پس از آنکه تخمها تبدیل به حشره کامل شوند گلگاو را سوراخ میکنند و از آن خارج میشوند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرگاو
تصویر گرگاو
نوعی کفش چرمی سبک
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
نوعی از پای افزار است که شاطران و پیاده روان پوشند و به گرگابی شهرت دارد. (برهان) (جهانگیری) (انجمن آرا) :
کهنه گرگاو در برابر داشت
کرد در پا و گرگ دو برداشت.
جامی (از جهانگیری).
بجستجوی تو گردون چو عزم راه کند
ز خام ثور کند پای ماه را گرگاو.
شیخ آذری طوسی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(گَ گَ)
ده کوچکی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت که در 38000 گزی شمال باختری ساردوئیه و 12000 گزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئیه واقع شده و دارای 29 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
گرگابی: بجستجوی تو گردون چو عزم راه کند زخام ثور کند پای ماه را گرگاو. (آذری طوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
غوزه ی پنبه که در خال باز شدن باشد، گلوله شدهمچاله شده
فرهنگ گویش مازندرانی