جدول جو
جدول جو

معنی گلوآونگ - جستجوی لغت در جدول جو

گلوآونگ(گَ وَ)
گلشن، در داستان خسرو و شیرین شاهنامه، از گلشنی به این نام یاد شده است:
بشد تیز تا گلشن شادگان
که بد جای گوینده آزادگان.
فردوسی.
چنین گفت شیرین به آزادگان
که بودند در گلشن شادگان.
فردوسی.
براه آمد از گلشن شادگان
ز پیش بزرگان و آزادگان.
فردوسی.
و رجوع به فهرست ولف و شاده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ هََ)
ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت واقع در 69000گزی جنوب خاوری مسکون و 5000گزی جنوب راه مالرو مسکون به کروک. دارای 4 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(گُ / گَ تَ)
آنچه گلوی آن تنگ باشد. و در اینجا کنایه از نفس گیرنده و فشاردهنده گلوست:
نفس بردار از این نای گلوتنگ
گره بگشای از این پای کهن لنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گلوتنگ
تصویر گلوتنگ
نفس گیرنده و فشار دهنده گلو
فرهنگ لغت هوشیار