جدول جو
جدول جو

معنی گلقندشت - جستجوی لغت در جدول جو

گلقندشت
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور واقعدر 15هزارگزی فدیشه. هوای آن معتدل و دارای 385 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و مالداری و صنایع دستی آنان قالیبافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ لَ دَ)
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد جزء شهر کنار خیابان کوه سنگی. جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 430 تن شیعه اند و به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن بنشن و شغل مردم زراعت، مالداری و قالیچه بافی است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(گُ قَ)
نام اصلی گلشکری که در آفتاب تربیت یافته باشد نه بر آتش. و آنرا گلشکر و گلنگبین نیز گویند. (میزان الادویه ص 357). مربای گل سرخ که با قند ساخته باشند. (ناظم الاطباء) :
قرص لیموی و گوارشت لطیف عنبر
گلشکر باشد و گلقند و شراب دینار.
بسحاق اطعمه.
و رجوع به گلشکر و گل انگبین و گلنگبین شود، کنایه از لب معشوق. (غیاث) (آنندراج) :
طرب فزایی گلقند نکته پردازش
سرور مرغ چمن بر پر مگس بندد.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
از توابع گیل خوران واقع در منطقه ی قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی