جدول جو
جدول جو

معنی گلاکشین - جستجوی لغت در جدول جو

گلاکشین
به سرعت بلعیدن، بلعیدن ناگهانی طعمه توسط جانوران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ پَ بَ اَ کَ دَ)
گل کشیدن بر بام یا دیوار، گل اندود کردن آن. تطلیه کردن و مالیدن گل بر... (آنندراج). اندود کردن بام. گل مالیدن:
گلی گر کشی بر ستون سرای
گل افتد نشان لیک ماندبجای.
نظامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ نِ)
دهی است از دهستان شهرخواست بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 10000گزی شمال ساری و 4000گزی باختر راه شوسۀ ساری به فرح آباد. هوای آن معتدل و دارای 150 تن سکنه است. آب آن از رود خانه تجن و محصول آن برنج، غلات، پنبه و صیفی است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بَ کَ / کِ)
عمل و حالت بلاکش. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به بلاکش و بلا کشیدن شود
لغت نامه دهخدا
(گِ کَ / کِ)
عمل گل بردن. کار گل کردن. حمل گل کردن
لغت نامه دهخدا
(مَلْ لا)
مأخوذ از تازی، خداوندان ملک. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ ملاّک. رجوع به ملاک شود
لغت نامه دهخدا
(گُ قَ دَ)
دهی است از دهستان پیران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 57هزارگزی باختر مهاباد و 2هزارگزی باختر راه شوسۀ خانه به نقده. هوای آن معتدل و دارای 143 تن سکنه است. آب آن از رود خانه لاوین و محصول آن غلات، توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلاکشی
تصویر بلاکشی
عمل و حالت بلاکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل کشی
تصویر گل کشی
حمل و نقل گل و خاک: کپه گل کشی
فرهنگ لغت هوشیار
از ساخته های فارسی گویان ویسداران جمع ملاک درحالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تپه و روستایی به همین نام واقع در شهر خواست ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
پهن کردن، گستردن فرش
فرهنگ گویش مازندرانی