- گرکلا (گَ کَ)
دهی است از دهستان کلارستاق، جزء قسمت بیرون بشم است. (ترجمه سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 145)
معنی گرکلا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اِ گَ کَ)
لغت نامه دهخدا
یکی از نواحی ساسی کلای بارفروش. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 117 بخش انگلیسی)
(نِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان نوکندکا بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 6هزارگزی شمال شاهی. 2هزارگزی باختر شوسۀ شاهی به ساری. دشت و معتدل مرطوب و مالاریائی و دارای 720تن سکنه است. آب از سیاه رود و چشمه دارد. محصول آن برنج و غلات و کنف و کنجد و صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(گَ وَ)
لغت نامه دهخدا
موضعی است در بند پیر بارفروش مازندران، موضعی است در دابو، واقع در آمل مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 112 بخش انگلیسی)
(کَ نِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مشهد گنج افروز است که در بخش مرکزی شهرستان بابل واقع است و 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(کَ گَ کَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دابوست که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 375 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(کَ گَ کَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دشت سر است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 325 تن سکنه دارد. زیارتگاهی به نام درویش اسماعیل بین کمانگر و پاشاکلا واقع شده است و بنای آن قدیمی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
روستایی از دهستان عشرستاق هزارجریب بهشهر
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزار جریب بهشهر
سبزه قبا
از توابع میان دورود ساری
روستایی از دهستان عشرستاق هزار جریب بهشهر، دره ای در بخش یانه سر منطقه ی هزارجریب بهشهر
روستایی از دهستان گنج افروز بابل