جدول جو
جدول جو

معنی گرندلیا - جستجوی لغت در جدول جو

گرندلیا(گِ رَ دِ)
تیره سینانتره، قسمت قابل مصرف آن سرشاخه های گلدار است مادۀمؤثر: رزین. و موارد استعمال وی تنطور و عصارۀ مایع گرندلیا است. (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 216)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام قصبۀ مرکز قضائی است در ایالت (والنسه) از اسپانیول، واقع در 60هزارگزی جنوب شرقی والنسه، در یک مسافت سه هزارگزی از ساحل و بر نهر سرپیس دیده میشود و دارای 36500 تن سکنه، سور، پنج دروازه، و چند کلیسای مصنع، در گرداگرد آن دشتی حاصلخیز و تجارتی پر جنب و جوش دارد، در اثر زراعت برنج، هوای آن سنگین است، در زمان اعراب نیشکر به مقدار کلی به دست می آمد
لغت نامه دهخدا
(گُ دُ / دِ)
چیز گرد مانند گلوله. (فرهنگ نظام). صحیح گندله است. رجوع به گندله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گندلی
تصویر گندلی
ریسمان گلوله شده
فرهنگ لغت هوشیار
غلت خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
غلت خوردن در سرازیری
فرهنگ گویش مازندرانی