جیوانی فرانچسکو باربیری (ژان فرانسوا) (1591- 1666 م). نقاش ایتالیایی که صحنه های قابل ملاحظه ای بوسیلۀ رنگ آمیزی و سایه روشن بوجود آورده. از جملۀ آثار او تشییع جنازه سنت پترونی میباشد
جیوانی فرانچسکو باربیری (ژان فرانسوا) (1591- 1666 م). نقاش ایتالیایی که صحنه های قابل ملاحظه ای بوسیلۀ رنگ آمیزی و سایه روشن بوجود آورده. از جملۀ آثار او تشییع جنازه سنت پترونی میباشد
نگاه کردن. دیدن. (برهان قاطع). نگرستن. (برهان قاطع) (آنندراج). بینش. نظر. نگاه. ملاحظه. مشاهده. (ناظم الاطباء). عمل نگریستن. اسم از نگریستن است. (یادداشت مؤلف) : باریک موی کشیدۀ خوب نگرش. (التفهیم). یعنی نگرش او در هر کار از بهر رضای اﷲ باشد. (کتاب المعارف). دیدۀ من از واسطۀ دیدن او از من دیده بردوخت و نگرش به اصل کار و هویت خویش درآموخت. (تذکرهالاولیاء از حاشیۀ برهان قاطع) ، دقت. توجه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نگرش کردن شود، محابا. ملاحظه. - بی نگرش، بی ملاحظه. بی محابا. (یادداشت مؤلف) : سپاهی هولناک دارد و از کشتن هیچ باک نمی دارند و بی تکلف و بی نگرش همی حرب کنند. (تاریخ سیستان ص 209). ، رویه. (یادداشت مؤلف) ، (اصطلاح نجوم) نظر و اتصال در کواکب. (مقدمۀ التفهیم، از فرهنگ فارسی معین)
نگاه کردن. دیدن. (برهان قاطع). نگرستن. (برهان قاطع) (آنندراج). بینش. نظر. نگاه. ملاحظه. مشاهده. (ناظم الاطباء). عمل نگریستن. اسم از نگریستن است. (یادداشت مؤلف) : باریک موی کشیدۀ خوب نگرش. (التفهیم). یعنی نگرش او در هر کار از بهر رضای اﷲ باشد. (کتاب المعارف). دیدۀ من از واسطۀ دیدن او از من دیده بردوخت و نگرش به اصل کار و هویت خویش درآموخت. (تذکرهالاولیاء از حاشیۀ برهان قاطع) ، دقت. توجه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نگرش کردن شود، محابا. ملاحظه. - بی نگرش، بی ملاحظه. بی محابا. (یادداشت مؤلف) : سپاهی هولناک دارد و از کشتن هیچ باک نمی دارند و بی تکلف و بی نگرش همی حرب کنند. (تاریخ سیستان ص 209). ، رویه. (یادداشت مؤلف) ، (اصطلاح نجوم) نظر و اتصال در کواکب. (مقدمۀ التفهیم، از فرهنگ فارسی معین)
نگاه نظر، ملاحظه رعایت، دقت توجه: اندرین نه خرد باشد و نه حمیت که مرچنان خداوندی دارد که چندین نگرش کند. یابی نگرش. بی دقت: و بی تکلف و بی نگرش همی حرب کنند، نظر و اتصال در کواکب
نگاه نظر، ملاحظه رعایت، دقت توجه: اندرین نه خرد باشد و نه حمیت که مرچنان خداوندی دارد که چندین نگرش کند. یابی نگرش. بی دقت: و بی تکلف و بی نگرش همی حرب کنند، نظر و اتصال در کواکب