- گرانول
- دانۀ ریز، دانۀ کوچک، حب کوچک
معنی گرانول - جستجوی لغت در جدول جو
- گرانول
- فرانسوی ماشک حبهای بسیار کوچک کم و بیش بحجم یک ماش که معمولا محتوی مواد موثر قوی هستند (مانند گرانولهای استریکینین که ماده موثر آن سولفات دو استیکینین است) وزن گرانولها از حبها کمتر و در حدود 5 تا 6 گرم است. مواد بی اثری که برای تهیه گرانولها بکار میروند عبارتند از: گردلاکتوز و صمغ عربی و شربت ساده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
granulação
Granulation
granulacja
грануляция
грануляція
granulación
granulation
granulatione
granulatie
दानेदारता
granulasasi
גרנולציה
granülasyon
ukatiza wa chembe
การแปรรูป
দানাজাতকরণ
دانہ بندی
تحبيبٌ
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار رومی در زمان شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی
گیاهی زینتی دارای ساقه های بلند، برگ های دراز و باریک و گل هایی با رنگ های مختلف به شکل خوشه ای که در یک طرف ظاهر می شوند
عنوان و لقبی است که بعض شاهزادگان اروپای غربی دارا بودند، عنوان شاهزادگان خاندان سلطنتی روسیه