جدول جو
جدول جو

معنی گاوپا - جستجوی لغت در جدول جو

گاوپا
یکی از کوههای بخش سدن رستاق مازندران، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 126 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان، واقع در 15000گزی جنوب ده شیخ، کوهستانی، گرمسیر، سکنه 200 تن، آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات حبوبات، لبنیات، شغل آنان زراعت، گله داری، راه مالرو است، ساکنین از طایفۀ باباجانی هستند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
دهی است از دهستان هنام بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد، واقع در 17 هزارگزی جنوب الشتر و 7 هزارگزی خاور شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه. تپه ماهور سردسیر مالاریائی، دارای 60 تن سکنه. آب آن از چشمه ها محصول آنجا غلات، تریاک، حبوبات، لبنیات و پشم. شغل اهالی زراعت و گله داری، راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
فلج شدن، کسی که فاصله ی پاهایش از هم غیرعادی است
فرهنگ گویش مازندرانی