جدول جو
جدول جو

معنی گاوخس - جستجوی لغت در جدول جو

گاوخس(خُ)
دهی است جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت، واقع در 19 هزارگزی شمال باختری رودبار و 5 هزارگزی رستم آباد، سر راه کاروانه رو رستم آباد به عمارلو. کوهستانی و هوا معتدل مرطوب، مالاریائی، دارای 172 تن سکنه. زبان کردی است. آب آن از رود خانه سیاهرود و چاه. محصول آنجا غلات، برنج، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است و 6 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گاورس
تصویر گاورس
دانه ای تلخ مزه از نوع ارزن به رنگ خاکستری که برگ و خوشۀ آن شبیه برگ و خوشۀ جو است و بیشتر در میان کشتزار گندم می روید، جاورس، گال، بسل، شوشو
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
دهی است جزء دهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان، واقع در 102 هزارگزی شمال باختری سیردان و 4 هزارگزی راه عمومی کوهستانی سردسیر، دارای 8 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات، پنبه، شغل اهالی زراعت است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 14 هزارگزی جنوب مهاباد، در مسیر شوسۀ مهاباد به سردشت، کوهستانی، معتدل مالاریائی، دارای 30 تن سکنه، آب آنجا از رود خانه مهاباد، محصول آنجا غلات چغندر، توتون، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی جاجیم بافی، راه آن ارابه رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
ظرفی که شیر و دوغ در آن کنند، (برهان) (آنندراج)، و محتمل است مصحف ’گاودوش’ باشد، چه در خراسان آن را ’گاودوش’ گویند، رجوع به حاشیۀ برهان قاطع چ معین شود، در شرفنامۀ منیری گاویش آمده است
لغت نامه دهخدا
(بَ دِ)
کوه گاوبس، میانۀ قریۀ کل (کال) ناحیۀ بیخه فال لارستان و قریۀ عماده ده ناحیۀ مضافات شهر لار. این کوه از بسیاری مار ضرب المثل است. (فارسنامۀ ناصری ج 2 ص 337)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
در تداول بجای گاو و خر آید بمعنی احمق. ابله
لغت نامه دهخدا
شارل فردریک، ریاضی دان و منجم آلمانی متولد در برونسویک (1777- 1855 میلادی) که بسبب تحقیقات فراوان درباره مقناطیس و علم مناظر و مرایا مشهور گردیده است
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره گندمیان و از دسته غلات که دانه هایی شبیه ارزن دارد و با ارزن از یک نوع است و در حقیقت گونه ای ارزن است که دانه هایش درشت تر است و پوستش نیز از پوست ارزن زبرتر است. دانه های این گیاه را بیشتر بکبوتران دهند گورس جاورس جاورس هندی گاورس هندی چینه: شهریست خرم و آبادان و کشت ایشان گاورس است. یا گاورس هندی. گاورس. یا گاورس سیم. ستاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاورس
تصویر گاورس
((وِ یا وَ))
دانه تلخ مزه گیاهی از نوع ارزن که در کشتزار گندم روید، جاورس
فرهنگ فارسی معین