- گاهنما
- ساعت، تقویم
معنی گاهنما - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نشان دهنده راه، هادی، بلد راه
کسی که راهی را به دیگری نشان می دهد و او را راهنمایی می کند، راه نماینده، رهبر، پیشوا، نقشه یا هر چیز دیگر که کسی از روی آن راه و مقصد خود را پیدا می کند
Guide, Mentor, Facilitator
посредник , путеводитель , наставник
Facilitator, Führer, Mentor
фасилітатор , гід , наставник
facilitator, przewodnik, mentor
促进者 , 指南 , 导师
facilitador, guia, mentor
facilitatore, guida, mentore
facilitador, guía, mentor
facilitateur, guide, mentor
facilitator, gids, mentor
सुविधा देनेवाला , मार्गदर्शक , मार्गदर्शक
fasilitator, pemandu, mentor
مساعدٌ , دليلٌ , مرشدٌ
מדריך , מנטור
促進者 , ガイド , メンター
촉진자 , 가이드 , 멘토
kolaylaştırıcı, rehber, mentor
mwezeshaji, mwelekeo, mshauri
ผู้ส่งเสริม , ไกด์ , ที่ปรึกษา
সহায়ক , গাইড , পথপ্রদর্শক
سہولت کار , رہنما , رہنما
ساعت، گاهنامه تقویم
سایت اینترنتی، وب سایت
نشریه ادواری، مجله
تقویم
آلتی که برای تعیین جهت وزش باد نصب کنند لوحه سبک گردانی که در اطراف یک محور عمودی میچرخد و آنرا برای تعیین جهت و سمت باد در محل مرتفعی نصب نمایند
جزوه ای که ایام سال را در آن ثبت کنند تقویم
وسیله ای برای تعیین جهت وزش باد
نام شش جشن که در ایران باستان در اوقات مختلف سال برپا می کرده اند و عبارت بوده از مثلاً میدیوزرم (در اردیبهشت ماه)، میدیوشم (در تیرماه) پتیه شهیم (در شهریورماه)، ایاسرم (در مهرماه)، میدیارم (در دی ماه) همسپتمدم (در آخر سال)، نام شش هنگام یا شش روزی که خدای تعالی عالم را آفریده است، گاهبار، گهنبار
دفترچه یا ورق کاغذ که در آن حساب روزها و ماه ها را چاپ کنند، تقویم، گاه نامه