جدول جو
جدول جو

معنی گاللا - جستجوی لغت در جدول جو

گاللا
(لِ)
نام قومی است که در شمال جزیره جلولوس، از جزائر اقیانوس کبیر، زندگانی مینمایند، اینان مردمان جسور و ماهر در ملاحی میباشند، و با کشتی ها مسافرت می کنند و در جزائر پیاده میشوند مرال و خوک صید مینمایندو در سواحل ماهی میگیرند، و گوشتها را خشکانده مشغول داد و ستد میگردند مردمان طویل القامه و خوشگلند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گل، یونانیان و رومیان قدیم این کلمه را به فرانسه اطلاق مینمودند، ولی مصداق گالیا، از فرانسۀ امروزی بزرگتر بود چنانکه کشور بلژیک و اراضی واقع در مجرای راین را در بر داشت و از دو جهت مشرق و شمال شرقی با سلسلۀ جبال آلپ و مجرای راین محدود بود و پس از تصرف رومیان حدود تقسیمات ملکی و سیاسی تغییر پیدا کرد و مدت زمانی بقسمت شمالی ایتالیا نیز نام گالیا را اطلاق مینمودند، و برای تشخیص، این یکی را، گالیا چیز آلپینه (یعنی غالیای این وری آلپ) و آن دیگری را گالیاترالس آلپینه (یعنی گالیای آن وری آلپ) میخواندند، با وجود اینکه در جهت شمال شرقی از ممالک واسعۀ مذکور بعضی از اقوام صغیرۀ منسوب نژاد ژرمن مثال بلژها، و در جانب جنوب پاره ای از اهالی همجنس ایبرهای اسپانیول میزیستند و نیز جمعی از مهاجران یونانی که برخی از قصبات مانند مارسیل را تأسیس نموده اند در سواحل بحرسفید رحل اقامت انداخته بودند، باز با این حال قسمی از اهالی یا اقوام گال انتساب داشتند، گالها یعنی کلت ها آن دسته از اقوام آریائی بودند که بیش از همه به اروپا وارد شده اند و دسته های تالی یعنی ایلری گتها، و اسلاوها بتعاقب اینان پرداخته پراکنده شان ساخته اند، در نتیجه تا طرفهای غربی اروپا انتشار پیدا کرده و در یک حال نیم وحشی زندگی کرده اند و تا (587 قبل از میلاد) نام و نشانی با شوکت و شأن در تاریخ بوجود نیاورده اند، از این تاریخ به بعد اقوام ژرمنی اینان را در تحت فشار خود قرار داده بودند و در نتیجه از جبال آلپ سرازیر شده به جهات شمالی ایتالیا و برخی به یونان و آسیای صغیر آمده اند، در اراضی ولایت آنقرۀ امروزی جایگیر گشته اند قطعۀ پهناوری برای خود تملک نموده وگالاتیا نامیده اند، و در آن دورها گالها به دلاوری و سلحشوری شهرت یافته به کرات و مرات با رومیان دست و پنجه نرم کرده اند، و رومیان پس از کسب نیرومندی کافی بقیمت محاربات زیاد (163 قبل از میلاد) گالیای چیز آلپینه یعنی شمال ایتالیا را از چنگ گالها درآورده اند و بعدها به تکمیل فتوحات خویش پرداختند و بسال 121 قبل از میلاد قسمت ترالس آلپینه یعنی قطعۀ جنوب شرقی فرانسۀ کنونی را تصاحب کرده اند ’پرووانسه’ یعنی ایالت نامیده اند که فعلاً هم به این اسم خوانده میشود، بالاخره از 58- 50 قبل از میلاد یعنی در ظرف مدت 8 سال قیصر مشهور یولیوس تمام قطعۀ گالیا را به چنگ آورد و به کشور روم ملحق ساخت، و تا قرن پنجم میلادی گالیا در دست رومیان ماند، بعداً بدست فرانکهای متجاوز از ژرمن افتاد پس اسم گالیا متروک و نام فرانسه بمناسبت نام فاتحین جدیدروی کار آمد گالها با یک زبان مخصوص تکلم می نمودند که با سایر السنۀ آریائی مناسبت و مشابهتی دارد، دربرخی از نقاط خطۀ برتانیه از فرانسه و در گال یا والس از انگلستان بقایای گالهای قدیم موجودند و سکنۀجبال اسکوتستان و ایرلاند هم، از این قبیل مردمانند زبان قدیمی خود را تاکنون حفظ نمودند از آثار کتبی زبان قدیم گال چیزی در دست نیست، محققین ماهیت آن را از کلمات محفوظه در تواریخ معلوم نموده اند، گرچه زبان فرانسۀ کنونی، از امتزاج و اختلاط زبان گالهای باستانی با دو قوم لاتن و فرانک پدید آمده ولی این زبان کلمات زیادی از آن زبان در بر ندارد، قسم اعظمش از کلمات محرفۀ لاتن بوجود آمده است، گالها قومی سلحشور و جنگاور بوده اند و هیچ گاه بی اسلحه نمی ماندند، زوبین و سپر و تیغ معمول از مس را از خود دور نمی کردند، صنف برزگر اسیر و مایۀ عیش جنگاوران بودند، دین مخصوص مسمی به ’درویید’ داشتند علائم طبیعی را محترم میشمردند، و برای پرستش آنها انسان قربان میکردند و طبقۀ راهب هم در ایشان نفوذ کامل داشت و به ساحری و جادوگری و طبابت مشغول بودند، و در حال نیم وحشی زندگانی مینمودند، دایرۀ حکومت و پرستشگاهشان عبارت بود ازجنگل ها، تخته پوستی روی حیوانات میگذاشتند سوار بر ارابه میشدند، در حالی که زین و رکابی در بین نبود
لغت نامه دهخدا
قبایلی در پامیر و هندوکش هستند، آنها را ایرانی گویند، (تاریخ کرد رشید یاسمی ص 104)
لغت نامه دهخدا
قیصر روم متولد در تراسین بسال 3 قبل از میلاد وی جانشین نرون شد و هفت ماه (از 68 تا 69 میلادی) سلطنت کرد وی خشن و سرسخت بود و بدست سرباز پرتورین های (قراولان) امپراتوری کشته شد، رجوع به جالباس شود
لغت نامه دهخدا
نام قوم بزرگی است در افریقای شرقی، مسکن و مأوای اصلی آنها در طرف جنوب حبشه است، اما بنقاط داخلی افریقا انتشار یافت، تا سودان و حتی سودان غربی رفته اند اصل مسکن گالاها در جنوب حبشه است، از طرف شمال، با حبشه و از سوی مشرق با اراضی سومالی محدود میباشد’ از جنوب تا حدود زنگبار و بحیرۀ نیانزه، و از سمت مغرب تا منابع نیل کشیده میشود، کشور گالاها از 13 درجۀ عرض شمالی، تا 4 درجۀ عرض جنوبی و از 31 درجه تا 41 درجۀ طول شرقی امتداد میبابد و مساحت آن قریب به 716000 گز و شمارۀ اهالی آن به 7- 8 میلیون بالغ میگردد گرچه هنوز احوال این اراضی وسیع بخوبی معلوم نشده ولی از آنجائی که میاه جاریه او وارد نیل ابیض میشود حدس زده اند که جاهای بلند و خوش آب و هوا باید باشد، رنگ گالاها سیاه نیست ولی خیلی اسمرند، یک نوع سرخی به لون مس در سیمای آنان مشاهده میشود، لیکن با این وصف اینان از جنس زنگی نیستند و از حیث قیافه و سیما به نژاد قفقازی بیشتر شباهت دارند، خطوط منتظم، پیشانیشان بلند و گشاده، چشمهایشان درشت، دماغ هایشان مستقیم و نازک، لبهایشان ظریف و دندانهایشان منتظم وکوچک، قامتشان دراز، و قد و قواره شان موزون میباشد خلاصه اینکه گالاها را جمیل ترین جنس افریقا باید دانست، مردانشان در سواری و به کار بردن نیزه و سپر مهارت و شجاعت کامل دارند موهایشان مجعد و دراز است که تاروی شانه های آنها می آید، در مواقع زد و خورد بشکل دسته بافته در می آورند زبانشان موزون و لطیف است اکثر افرادشان صاحب فصاحت و طلاقت اند، کلمه ’گالا’ در زبان اینان بمعنی مهاجر و فاتح میباشد، علاوه بر این اصل نامشان ’اورما’ است، و قسم اعظم آنها به چوپانی اشتغال دارند و غیر از برخی از متوطنان در داخلۀ حبشه تماماً مسلمانند تا آنجا که برخی از اینان دین اسلام را در نقاط اندرونی افریقا و سودان غربی و جنوبی منتشر ساخته اند، این قوم به قبائل زیاد انقسام یافته و هر قبیله شیخی دارد که از طرف یک مجلس منتخب تعیین میگردد و هر سال این شیوخ عوض میشوند، و اعضای مجلس منتخب در هر شانزده سال تبدیل و تجدید میگردند، منازعه و مجادله در بین قبائل به صورت دائمی ادامه دارد: از زنگیان سودان برده میگرفته و بفروش میرسانده اند
لغت نامه دهخدا