مقراض، (منتهی الارب)، قیچی، دوکارد: قص الشعر، به کازود (گازود) برید موی را، (منتهی الارب)، مقراض و قیچی، (منتهی الارب)، در منتهی الارب آمده است: قطاع ککتاب، کازود و کارد، مقطع کمنبر، افزار بریدن و کازود و مانند آن، قاطع، کازود و کارد، و همچنین در معنی مقراض آمده است کازود و کارد و در حاشیه در کلمه قطاع این عبارت هست: کازود مقراض باشد، این کلمه در جهانگیری و برهان و لغت نامه های دیگر نیست و تصور میرود مؤلف منتهی الارب ’دوکارد’ را که بمعنی مقراض است بغلط ’کازود’ یا ’گازود’ خوانده است
مقراض، (منتهی الارب)، قیچی، دوکارد: قص الشعر، به کازود (گازود) برید موی را، (منتهی الارب)، مقراض و قیچی، (منتهی الارب)، در منتهی الارب آمده است: قطاع ککتاب، کازود و کارد، مقطع کمنبر، افزار بریدن و کازود و مانند آن، قاطع، کازود و کارد، و همچنین در معنی مقراض آمده است کازود و کارد و در حاشیه در کلمه قطاع این عبارت هست: کازود مقراض باشد، این کلمه در جهانگیری و برهان و لغت نامه های دیگر نیست و تصور میرود مؤلف منتهی الارب ’دوکارد’ را که بمعنی مقراض است بغلط ’کازود’ یا ’گازود’ خوانده است
دهی است از دهستان لاویز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. واقع در 15 هزارگزی جنوب میرجاوه و 7 هزارگزی جنوب راه فرعی میرجاوه به خاش. جلگه، گرمسیر، مالاریائی، دارای 100 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا، غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت گله داری. راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ ریگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان لاویز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. واقع در 15 هزارگزی جنوب میرجاوه و 7 هزارگزی جنوب راه فرعی میرجاوه به خاش. جلگه، گرمسیر، مالاریائی، دارای 100 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا، غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت گله داری. راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ ریگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)